مریم6868
28th August 2011, 04:53 PM
از دوست داشتن...
امشب از آسمان ديده تو
روي شعرم ستاره مي بارد
در سكوت سپيد كاغذ ها
پنجه هايم جرقه مي كارد
شعر ديوانه ي تب آلودم
شرمگين از شيار خواهش ها
پيكرش را دوباره مي سوزد
عطش جاودان آتش ها
آري! آغاز دوست داشتن است
گرچه پايان راه ناپيداست
من به پايان دگر نينديشم
كه همين دوست داشتن زيباست
از سياهي چرا حذر كردن؟
شب پر از قطره هاي الماس است
آنچه از شب به جاي ميماند
عطر سكرآور گل ياس است
آه بگذار گم شوم در تو
كس نيابد ز من نشانه ي من
روح سوزان آه مرطوبت
بوزد بر تن ترانه ي من
آه بگذار زين دريچه باز
خفته بر پرنيان روياها
با پر روشني سفر گيرم
بگذرم از حصار دنياها
داني از زندگي چه مي خواهم؟
من تو باشم، تو! پاي تا سر تو
زندگي گر هزار باره بود
بار ديگر تو، باره ديگر تو...
آنچه در من نهفته دريايي است
كي توان نهفتنم باشد
با تو زين سهمگين طوفاني
كاش ياراي گفتنم باشد
بس كه لبريز از تو مي خواهم
بدوم در ميان صحراها
سر بكوبم به سنك كوهستان
تن بكوبم به موج درياها
بس كه لبريز از تو ميخواهم
چون غباري ز خود فروريزم
زير پاي تو سرنهم آرام
به سبك سايه تو آويزم
آري! آغاز دوست داشتن است
گرچه پايان راه ناپيداست
من به پايان دگر نينديشم
كه همين دوست داشتن زيباست.....
فروغ
امشب از آسمان ديده تو
روي شعرم ستاره مي بارد
در سكوت سپيد كاغذ ها
پنجه هايم جرقه مي كارد
شعر ديوانه ي تب آلودم
شرمگين از شيار خواهش ها
پيكرش را دوباره مي سوزد
عطش جاودان آتش ها
آري! آغاز دوست داشتن است
گرچه پايان راه ناپيداست
من به پايان دگر نينديشم
كه همين دوست داشتن زيباست
از سياهي چرا حذر كردن؟
شب پر از قطره هاي الماس است
آنچه از شب به جاي ميماند
عطر سكرآور گل ياس است
آه بگذار گم شوم در تو
كس نيابد ز من نشانه ي من
روح سوزان آه مرطوبت
بوزد بر تن ترانه ي من
آه بگذار زين دريچه باز
خفته بر پرنيان روياها
با پر روشني سفر گيرم
بگذرم از حصار دنياها
داني از زندگي چه مي خواهم؟
من تو باشم، تو! پاي تا سر تو
زندگي گر هزار باره بود
بار ديگر تو، باره ديگر تو...
آنچه در من نهفته دريايي است
كي توان نهفتنم باشد
با تو زين سهمگين طوفاني
كاش ياراي گفتنم باشد
بس كه لبريز از تو مي خواهم
بدوم در ميان صحراها
سر بكوبم به سنك كوهستان
تن بكوبم به موج درياها
بس كه لبريز از تو ميخواهم
چون غباري ز خود فروريزم
زير پاي تو سرنهم آرام
به سبك سايه تو آويزم
آري! آغاز دوست داشتن است
گرچه پايان راه ناپيداست
من به پايان دگر نينديشم
كه همين دوست داشتن زيباست.....
فروغ