PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عرفانکده



ارغنون
28th August 2011, 04:04 PM
هفت وادي (مرحله) عرفان ايراني



نخستـين گـام در ميدان عرفان
«طلب» باشد، طلب اي طالب آن

بـه منـزلـگاه دوم عــشق بـايـد
كه تا يابي نشان از مهر جانان

به منزلگاه سوم«معرفت» هست
كه با آن پي‌بري بر راز پنهان

به منزلگاه چهارم بي‌نيازي است
كه « استغنا »ي جان‌يابي به راه دوران

به منزلگاه پنجم نور «توحـيد»
بتابد بر دلت از عالم جان

به منزلگاه ششم « حيرت» آيد
نصيب دل كه گردد عقل حيران

به‌حيرت‌چون‌فتادي‌ زین رهی ‌شوق
«فنا» گردي و گردي عين جانان

«رفيعا» پير عرفان در حقيقت
به جانان راه بنمايد بدينسان

بود اين هفت وادي پيش پايت
اگر خواهي كه ره‌يابي به پايان


رفيع

عرفان سلیم زاده
28th August 2011, 04:08 PM
اخ جون بلاخره یه دهکده هم به نام ما خورد!!!

ارغنون
28th August 2011, 04:10 PM
از نگاه سهراب

خانه دوست کجاست؟

در فلق بود که پرسید سوار

آسمان مکثی کرد

رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها

بخشید

و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:

نرسیده به درخت،

کوچه باغی است که از خواب خدا سبز تر است

و درآن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است.

می روی تا ته آن کوچه که او پشت بلوغ، سر بدر می آورد،

پس به سمت گل تنهایی می پیچی،

دو قدم مانده به گل،

پای فواره جاوید اساطیر زمین می مانی

و ترا ترسی شفاف فرا می گیرد.

در صمیمیت سیال فضا، خش خشی می شنوی:

کودکی می بینی

رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانه نور

و از او می پرسی

خانه دوست کجاست

ارغنون
5th September 2011, 02:58 PM
گمشده
فروغ فرخزاد

...
می‌روم... اما نمی‌پرسم ز خویش
ره کجا...؟ منزل کجا...؟ مقصود چیست؟
بوسه می‌بخشم ولی خود غافلم
کاین دل دیوانه را معبود کیست

«او» چو در من مرد، ناگه هر چه بود
در نگاهم حالتی دیگر گرفت
گوئیا شب با دو دست سرد خویش
روح بی‌تاب مرا در بر گرفت

آه... آری... این منم... اما چه سود
«او» که در من بود، دیگر، نیست، نیست
می‌خروشم زیر لب دیوانه‌وار
«او» که در من بود، آخر کیست، کیست؟


‏برگرفته از كتاب:
فرخزاد، فروغ؛ ديوان فروغ فرخزاد؛ چاپ ششم؛ تهران: انتشارات نيك‌فرجام 1388.

ارغنون
5th September 2011, 03:01 PM
خدا شناسی از دیدگاه امام صادق علیه السلام





هرکس پندارد که خدا را به حجابی یا چهره ای و یا به نمونه می شناسد مشرک است٬ زیرا حجاب ٬ نمونه و چهره غیر از اوست



و همانا او یک و یگانه است٬ آن کسی که پندارد او را به غیر او



شناخته چگونه یگانه اش شمرده است . تنها کسی که خدا را به خدا



شناخته ٬ خدا را شناخته است و آن کس که او را به او نشناخته ٬ او را



نشناخته است بلکه غیر او را شناخته است . نام الله غیر از الله است



هر چیزی که بر آن ٬ نام چیز نهاده شود جز خداوند آفریده است .



خداوند آفریننده چیزها از غیر چیز است . به نام هایش خوانده



می شود ولی او غیر از نام هایش و نام هایش غیر او هستند و



توصیف شده غیر از توصیف کننده می باشد . هرکسی که



می پندارد به چیزی که نمی شناسد ایمان دارد از شناخت



منحرف است .

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد