PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : طلب مرگ نمودن از خداوند



kamanabroo
13th January 2009, 02:31 AM
طلب مرگ نمودن از خداوندآيا اگر کسی از دنیا نا امید شده و طلب مرگ نمايد، امری شایسته است؟

1- آرزوي مرگ داراي دو جنبه مثبت و منفي است، گاهي انسان به خاطر ضعف، نا اميدي و ناتواني و بي‌حوصله شدن طلب مرگ مي‌کند و شکيبايي و پايداري را در مقابل سختي‌ها و کشاکش‌هاي روزگار از دست داده است و از اين جهت مرگ را کانون آرامش و رهايي خود مي‌بيند و گاهي آدمي دنيا و آخرت را چون مزرعه‌اي مي‌داند که دنيا محل کشت و آخرت، گاه برداشت مي‌باشد و طبيعتاً هر برزگري آرزوي برداشت را دارد ولي همين برزگر دوست دارد که هر چه بيشتر کشت کند تا برداشت بيشتري نصيب او شود. او هم فصل زندگي را دوست دارد تا کشت کند و هم مشتاق رفتن است تا به برداشت خود دست يابد و اين است که اولياء خداوند در عين حالي که به مرگ به عنوان يک امر مطلوب مي‌نگريستند و سخت مشتاق آن بودند، از خداوند طلب عمر طولاني و با برکت مي‌کردند. بالأخره تفسير اين نظام طبيعي و دنيا با همه قوس و انحنايي هم که دارد از ديدگاه يک موحد عاشق حق، تفسيري مثبت است و اين جهان را در همه حالات استقبال مي‌کند و مشکلات اين دنيا را کوره‌اي مي‌بيند که در آن ساخته و پخته مي‌شود و همه عالم را مظهر حق مي‌بيند.
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
و بالأخره شکست را مقدمه پيروزي مي‌انگارد.


2- آرزوي رهايي از عذاب الهي و رسيدن به نعم الهي اگر بدون پشتوانه عمل و تلاش باشد غرور و بي ارزش است و اگر همراه با تلاش جدي و عمل خالصانه باشد البته اميد و رجاء است که در فرهنگ ديني ممدوح و مطلوب است.

قرآن کريم مي‌فرمايد: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكمُ‏ْ يُوحَى إِلىَ‏َّ أَنَّمَا إِلَاهُكُمْ إِلَاهٌ وَاحِدٌ فَمَن كاَنَ يَرْجُواْ لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَ لَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدَا *بگو: «من فقط بشرى هستم مثل شما (امتيازم اين است كه) به من وحى مى‏شود كه تنها معبودتان معبود يگانه است پس هر كه به لقاى پروردگارش اميد دارد، بايد كارى شايسته انجام دهد، و هيچ كس را در عبادت پروردگارش شريك نكند!»[1]

3- زندگي همواره همراه با اميد و آرزوهاي مثبت، مفيد و ممکن است و اگر اميد و دلگرمي را از کسي بگيرند حيات او با مرگ برابري مي‌کند. تنها تفاوت آدميان در اين زمينه بيان نوع آرزوها و اميدهاي آنان است، گروهي چون اميدشان در زندگي مطامع دنيوي و امور مربوط به آن است، با نوميد شدن از دست يابي به آن، زندگي براي آنان منفور مي‌شود و معنا و حقيقت خود را از دست مي‌دهد و دسته‌اي امور روحاني و معنوي و عشق به کمال‌هاي بشري براي آنها مطرح است که چون اين امور هميشه دست يافتني هستند و خداوند از کسي دريغ نخواهد کرد و تزاحم و تعارضي در اين ميدان نيست، جايي براي ناميدي و مأيوس شدن باقي نمي‌ماند. توحيد به معناي واقعي و رسيدن به حضرت حق، برنامه‌هايي است که انبياء عظام و اولياء خداوند، ديگر برنامه‌هاي بشري را بر اساس آن تنظيم کرده‌اند که مجموعاً تمام خواست‌ها و غرائز و عواطف بشري به آن ختم شود و اگر کسي اين نسخه اولياء خداوند را عمل کند، قهراً به مراد و مطلوب دست خواهد يافت. اگر چه در اين مسير خارهاي مغيلان و غول‌هاي مغول منش هم سرزنش‌ها کنند.


[1]-سوره کهف، آيه 110.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد