Admin
22nd August 2011, 12:01 AM
در گفتگوي تفصيلي دكتر سلطانخواه با روزنامه جامجم: خروج نخبگان المپياديها از كشور را كاهش داديم
http://bmn.ir/downloads/soltan/soltan.jpgرويكرد دولت نهم در توجه به جوانان و افزايش نشاط اجتماعي و سياسي دانشجويان، گسترش دورههاي تحصيلات تكميلي در داخل كشور و تشكيل بنياد ملي نخبگان و حمايتهاي آن از دلايل كاهش خروج نخبگان از كشور است.
آنچه كه در پي ميآيد متن كامل مصاحبه خانم دكتر سلطانخواه؛ معاون علمي و فناوري رئيسجمهور و رئيس بنياد ملي نخبگان است كه امروز، 23 مرداد، در روزنامه جامجم درج گرديده است.
گرچه لزوم ايجاد معاونتي در دولت براي نظارت بر حوزه علم كشور و هدايت و هماهنگي بخشهاي مختلف و گسترده آن به صورت فرابخشي و به دور از وابستگي به بخش يا سازماني خاص از مدتها پيش مطرح بود، اما ظهور معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري تا مدتها با ابهامات ، اماها و چراهاي متفاوت همراه شد. خوشبختانه در طول مدت كوتاهي كه از آغاز به كار معاونت علمي و فناوري رياستجمهوري ميگذرد و با توجه به اختيارات فراوان داده شده به اين مجموعه، معاونت علمي رياست جمهوري توانسته طرحهاي زيادي را عملياتي كند. البته اگر اين موضوع را قبول داشته باشيم كه مهمترين وظيفه معاونت علمي و فناوري رياستجمهوري ايجاد هماهنگي بين فعاليتهاي علمي، پژوهشي و فناوري كشور و ارائه الگو به جامعه علمي است، به نظر ميرسد اين معاونت همچنان راه طولاني را در جهت تكميل چرخه فناوري و نوآوري در پيش دارد. نگاهي دوباره به بايدها و نبايدهاي اين معاونت و نقشي كه بايد در مديريت و هدايتگري حوزه علم و فناوري كشور ايفا كند، بهانهاي شد تا به سراغ دكتر نسرين سلطانخواه، معاون علمي و فناوري رئيسجمهور و رئيس بنياد ملي نخبگان برويم.
يكي از اهداف بلندمدت دولت اين است كه موجبات شكوفايي و پيشرفت علمي و فناوري را در كشور فراهم كند. شايد يكي از دلايل تاسيس معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري هم همين بوده است. به اعتقاد شما معاونت تاكنون در رسيدن به اين هدف چقدر موفق بوده است؟
همان طور كه ميدانيد عمر تشكيل معاونت كوتاه است، اما با وجود اين توانستهايم در طول اين مدت گامهاي خوبي برداريم، هرچند مطمئنا گامهاي بلند در طولانيمدت محقق خواهند شد.
معاونت با 2 ماموريت اصلي تشكيل شده است؛ يكي از آنها «هدايت، هماهنگي و همافزايي در سطح كلان نظام علم و فناوري» و ديگري «تكميل حلقههاي مفقوده در چرخه علم و فناوري و نوآوري كشور» است. براي عملي كردن اين دو ماموريت، سياستهاي اصلي و رويكردهايي را مدنظر قرار دادهايم كه تلاش در جهت ايجاد همافزايي و هماهنگي در سطح كلان و تقويت ساختارها، برنامهها و فعاليتها و منابع وسيع كشور در حوزه علم و فناوري و نوآوري كه در سطح وزارتخانهها و ساير دستگاههاي اجرايي پراكنده شدهاند ازجمله اين كارهاست.
ما در واقع تلاش كرديم به عنوان يك مرجع ستادي و فرادستگاهي عمل كرده و از ورود به سطوح عملياتي خودداري و در عين حال از موازيكاري با ساير وزارتخانهها جلوگيري كنيم. همچنين به حلقههاي مفقوده نظام علم و فناوري توجه كنيم و منابع مالي معاونت را در جهت هدايت و هدفگرا شدن ساير منابع مالي كشور مورد استفاده قرار دهيم.
ايجاد «ستادهاي فناوريهاي راهبردي» يكي از اقدامات مهم در اين راستا بوده است كه براساس آن ستاد توسعه فناوري نانو، ستاد توسعه فناوري زيستي، ستاد توسعه فناوري گياهان دارويي و طب سنتي، ستاد توسعه فناوري سلولهاي بنيادي، ستاد توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات، ستاد توسعه فناوري هوا و فضا، ستاد آب، خشكسالي، فرسايش و محيط زيست، ستاد توسعه فناوري ميكروالكترونيك و همچنين ستاد فناوري انرژيهاي نو در اين معاونت شكل گرفت. ماموريت اين ستادها در 4 حوزه: 1 ـ ترويج و تبليغ فناوري و فرهنگسازي عمومي 2 ـ ايجاد شبكهاي از گروههاي متخصص و مراكز تحقيقاتي در اين فناوريها 3 ـ كمك به ايجاد و تقويت شبكههاي آزمايشگاهي در هر حوزه و 4 ـ ايجاد شبكهاي از شركتهاي دانش بنيان كه به كار تجاريسازي اين فناوريها مشغولند تعريف شده است.
در واقع ستادهاي توسعه فناوريهاي راهبردي در زمينه فناوريهاي اولويتدار كه در برنامههاي چهارم، پنجم و نقشه جامع علمي كشور پيشبيني شدهاند شكل گرفته است. اين ستادها در معاونت براي تقويت و توسعه فناوريهاي پيشرفته تشكيل شدهاند.
از سويي ديگر معاونت از فناوريهاي متوسط نيز غافل نبوده است و براي اين كه فناوريهاي متوسط هم رشد پيدا كند، «كانونهاي هماهنگي دانش و صنعت» به عنوان يك مدل جديد از ارتباط دانش و صنعت طراحي و ايجاد شده است كه هر كدام از اين كانونها حول توليد يك محصول، يك كالا يا خدمات فعاليت كرده و سعي ميكنند تمامي فعالان آن عرصه را اعم از توليدكننده، صادركننده و آنهايي كه در حوزههاي علمي و تخصصي فعاليت دارند كنار يكديگرجمع كرده و با نفوذ علم و فناوري در صنايع متوسط، موجبات ارتقا و رشد آنها را فراهم آورد.
همچنين فعاليت ديگر ما «توسعه پژوهشهاي تقاضا محور و ساماندهي اعتبارات پژوهشي كشور» بوده است. يك نمونه شاخص فعاليت در اين بخش، مديريت و نظارت بر اجراي «قانون يك درصد» ـ تخصيص يك درصد از درآمد عملياتي شركتهاي دولتي، بانكها و موسسات انتفاعي به امر پژوهش ـ طي 3 سال 87، 88 و 89 است.
در بخش مربوط به تكميل حلقههاي مفقوده چرخه علم، فناوري و نوآوري هم بايد به برخي از فعاليتهاي برجسته اين معاونت اشاره كنم كه بررسي، تصويب و اجراي 15 طرح كلان فناوري ملي شامل شبكه ابررايانش ملي ايران (ابررايانه ملي و گريد ملي)، طراحي و ساخت شتابگر ملي، طراحي، ساخت و راهاندازي رصدخانه ملي، توليد راديو داروها، كسب دانش فني و توليد داروها و مواد اوليه وارداتي، سلول درماني بيماريهاي صعبالعلاج، كسب دانش فني و انتقال فناوري توليد واكسن آنفلوآنزاي نوع A و فصلي، تهيه و تجهيز شناور تحقيقاتي اقيانوسپيما، طراحي و ساخت رآكتور و نيروگاه آزمايشي گداخت، طراحي، تجهيز و راهاندازي شبكه ملي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، كسب و انتقال دانش فني توليد فرآوردههاي دارويي دام و طيور و قطع وابستگي به محصولات خارجي، طراحي و ساخت 3 نمونه مهندسي خودرو دو نيرو (هيبريد)، طرح راهاندازي حملونقل عمومي هوايي و طراحي و ساخت هواگردها (فاز اول راهاندازي مراكز هوانوردي عمومي و نهادينه كردن آن در صنعت هوايي كشور) و كسب دانش فني و طراحي، ساخت و توليد تجهيزات پزشكي (مصرفي و غيرمصرفي) در كشور مطابق با معيارهاي جهاني است كه در سطح كلان ملي و با همكاري و محوريت دستگاههاي متقاضي و بهرهور منعقد شدهاند.
ميتوان گفت چنين طرحهايي ستون فقرات توسعه پژوهش و موتور اصلي حركت قطار علم و فناوري كشور هستند. حمايت از شركتهاي دانشبنيان، پاركهاي علم و فناوري و مراكز رشد و همچنين حمايت از انجمنها و نشريات علمي در كشور و... نيز از ديگر فعاليتهاي شاخص اين معاونت بوده است.
به عمر كوتاه تشكيل معاونت علمي و فناوري اشاره كرديد، اما به هر صورت اين معاونت حدود 4 سال است كه براي تحقق اهدافي كه شما به آنها اشاره كرديد تشكيل شده است. شما به عنوان دومين سكاندار اين معاونت چه امتيازي به عملكرد خود و همكارانتان ميدهيد؟
امتياز را بايد ديگران به ما بدهند، اما دستاوردها و نتايج حاصل از فعاليتها نشان ميدهد كه در كارهايي كه آغاز كرديم موفق بودهايم و اين ما را به ادامه اين فعاليتها و گسترش آن ترغيب ميكند.
از ابتداي تاسيس معاونت خيليها ميگفتند بسياري از وظايف جديدي كه به معاونت محول ميشود ممكن است با وزارتخانههاي مختلف ازجمله وزارت علوم تداخل داشته باشد. اين مشكل مورد توجه شما هم بوده است، كما اين كه در ابتداي كار خود اعلام كرده بوديد براي جلوگيري از تداخل فعاليتهاي علمي اين معاونت با وزارت علوم برنامههايي داريد تا نهتنها دخالت و موازيكاري رخ ندهد، بلكه همافزايي نيز ايجاد شود. در طول فعاليت خود به عنوان معاون علمي و فناوري رئيسجمهور چقدر توانستهايد به اين هدف نزديك شويد؟
يكي از سياستها و رويكردهايي كه معاونت مدنظر داشته است جلوگيري از موازيكاريهاست، بنابراين سعي كردهايم تا وارد حوزه كاري دستگاههاي ديگر نشويم. براي اين امر بهترين راه اين است كه خودمان وارد سطح عملياتي، اجرايي نشويم. البته ورود ما به برخي حوزهها به دليل اين بوده كه يا متولي خاصي نداشته يا متوليان آنها متعدد بودهاند يا اين كه به حلقه آخر توسعه فناوري يعني تجاريسازي ورود پيدا كرديم.
البته حوزه علم و فناوري به قدري گسترده است و آنقدر كارهاي روي زمين مانده زياد است كه بحث تداخل و موازيكاري نميتواند زياد باشد، اما سعي كرديم اين روند را رعايت كنيم و فعاليتهاي موازي نداشته باشيم. عموما تلاش كرديم فعاليتها با هماهنگي و همكاري خود وزارتخانهها انجام گيرد و عملياتي شدن آنها نيز توسط خودشان صورت گيرد.
به همين منظور با وزارتخانههايي مثل وزارت تعاون، صنايع و معادن، بازرگاني و موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي تفاهمنامههايي امضا كرديم و شروع فعاليتهايمان را هم در آن حوزه مبتني بر اين تفاهم گذاشتيم كه خوشبختانه تفاهمنامه با وزارت تعاون منجر به خلق يك ايده جديد و آن هم ايجاد «تعاونيهاي دانش بنيان» شدكه كار مشتركي بود تا بنياد ملي نخبگان به طور خاص از تعاونيهاي دانشبنياني كه نخبگان تشكيل ميدهند حمايت كند، اما در حال حاضر گستره شركتهاي تعاوني دانشبنيان كه وسيعتر از حوزه نخبگان است از طريق وزارت تعاون در حال پيگيري است.
اجراي بعضي از طرحهاي كلان ملي فناوري هم با انعقاد تفاهمنامه بوده است و نيز در اعطاي پژوهانه به دانشجويان دكتري، ابتدا آييننامه مشتركي كه مورد توافق با دو وزارتخانه علوم و بهداشت بود. تهيه و روند اجرايي كار در آن تبيين و تهيه شد و سپس با همكاري اين دو وزارتخانه طرح اجرا شد.
موضوع حمايت از نشريات علمي نيز با همكاري كميسيون نشريات هر دو وزارتخانه انجام شد. حمايت و سوق دادن انجمنهاي علمي دانشجويي به سمت پژوهشهاي علمي دانشجويي و ايجاد شادابي و نشاط در جامعه علمي كشور نيز با هماهنگي معاونتهاي فرهنگي وزارتخانههاي مذكور بوده است. خوشبختانه همه اينها باعث شده كه ساير دستگاهها تعامل و همكاري با معاونت را داراي آثار و بركات مثبت بدانند.
در اين فعاليتها يكي از اهداف اصلي اين بود كه جامعه علمي و فناوري كشور در جهت صحيح حركت كند و به سمت درست هدايت شود و از نظريهپردازي خارج شويم و به سمت معماري پيش برويم. خوشبختانه توانستيم الگوهاي نو ارائه دهيم و جريانسازي كنيم.
به عنوان مثال در اجراي طرحهاي كلان ملي فناوري صرفنظر از اجراي اين طرحها به دنبال اين موضوع بوديم كه چرخه علم و فناوري از ايده تا محصول را كاملا پيادهسازي كنيم، يا در حوزه نفوذ فناوريها به صنايع متوسط، الگوهاي علمي و عملي ارائه داديم. همچنين در موضوع تجاريسازي توسط متخصصان در بخشهاي خصوصي، از شركتهاي دانش بنيان حمايت شد تا بتوانيم يك تعامل ملموس در جامعه علمي و فناوري كشور ايجاد كنيم.
خيليها معتقدند در طول چند سال فعاليت، توزيع پول در عملكرد معاونت پررنگتر از وظايف ديگر بوده است. شما چقدر با اين قضيه موافقيد؟
براي پيشرفتها به منابع مالي نياز است، اما معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري فعاليتهاي مختلفي را انجام داد كه تاثير زيادي در ارتقاي نظام علمي و فناوري كشور داشته است و به هيچ عنوان براي اجراي آن از منابع مالي خودش استفاده نكرده است. مثلا ايجاد ستادهاي توسعه فناوريهاي راهبردي به عنوان جايگاههاي فرابخشي، براي ايجاد هماهنگي در سطح كلان ملي در حوزه فناوريهاي مختلف، هزينهبر نبوده است.
طي 20 سال گذشته فقط 3 سند راهبردي فناوري پيل سوختي، فناوري نانو و فناوري زيستي را در كشور داشتهايم و البته تنها براي فناوري پيل سوختي و فناوري نانو ستاد تشكيل شده بود. اين در حالي است كه در حوزه معاونت در طول اين مدت، 8 ستاد تشكيل شده است و همچنين 4 سند فناوري راهبردي نيز تهيه شده است.
اسناد فناوري گياهان دارويي و طب سنتي، فناوري ميكروالكترونيك، انرژيهاي نو و سلولهاي بنيادي كه در كميسيون علمي، تحقيقاتي و فناوري دولت بررسي و تاييد شده است و در حال حاضر منتظر تصويب آن در هيات وزيران هستيم تا چشمانداز، اهداف و اقداماتي كه در اين حوزه از فناوريها لازم است انجام گردد و ترسيم شود يا لايحه «حمايت از شركتهاي دانشبنيان و تجاريسازي اختراعات و نوآوريها» و ارائه آن به مجلس شوراي اسلامي را داشتيم تا بتواند به صورت يك قانون تحولآفرين در فرآيند تجاريسازي ايدهها و نفوذ فناوري به عرصه توليد مطرح شود يا مديريت و نظارت بر اجراي قانون يك درصد كه از فعاليتهاي اساسي و مهمي است كه تاكنون تأثير زيادي داشته و نياز به صرف منابع مالي زيادي از معاونت هم نبوده است.
تاكنون به علت نداشتن هماهنگكننده، بين صنعت و دانشگاه كشور شكاف عميقي وجود داشته است. آيا معاونت توانسته است در بهبود اين روند موثر واقع شود؟ آيا آماري اين قضيه را نشان ميدهد و آيا در تكميل چرخه نوآوري و شكوفايي به منظوري كه ميخواستيد، رسيديد يا نه؟
حداكثر 6 درصد از كل بودجه پژوهش و فناوري دولت در اختيار معاونت است و اين را در قالب برنامههاي مصوبي كه توسط دولت و مجلس تصويب شده، به صورت هدفمند در اختيار دستگاههاي ذيربط قرار ميدهيم و براي اين كه بخش بيشتري از كل بودجه پژوهش و فناوري كشور به صورت هدفمند و اثربخش هزينه شود، تلاش ميكنيم اين بودجه را به عنوان اهرم مصرف كنيم. از بودجه معاونت نيز حداكثر 2 درصد صرف بودجه ستادي معاونت ميشود و بيش از 98 درصد در قالب برنامههاي مصوب هزينه ميشود. براي مثال بخشي از هزينه طرحهاي كلان ملي فناوري را معاونت براي ايجاد انگيزه تقبل ميكند و بقيه از سوي خود متقاضيان و بهرهبرداران و كارفرمايان طرحها تامين ميشود.
در واقع از اين طريق تلاش ميكنيم بودجه پژوهشي ساير دستگاهها به نحو هدفمندي هزينه شود. به پاركهاي علم و فناوري و مراكز رشد در 2 قالب كمك ميكنيم؛ درصدي از آن براي توسعه زيرساختهاست تا توانايي پذيرش واحدهاي فناور و شركتهاي دانشبنيان بيشتري را داشته باشند و بخش عمده كمك، اختصاص به حمايت از طرحهاي نوآورانه شركتهاي دانشبنيان مستقر در پاركها و مراكز رشد دارد. كما اين كه طي 3 سال گذشته، از 2524 نوآوري كوچك شركتهاي دانشبنيان مستقر در پاركها و مراكز رشد حمايت كردهايم تا به مراحل صنعتي يا نمونه آزمايشگاهي برسند.
دسته دوم حمايت از طرحهاي متوسط است كه با معرفي از سوي پاركها و مراكز رشد در معاونت داوري ميشوند. در اين بخش 15 طرح متوسط كه قابليت تجاري شدن داشتهاند، جداگانه مورد حمايت قرار دادهايم و همچنين 210 طرح متوسط كه از طريق ستادهاي فناوري و شركتهاي دانشبنيان معرفي شدهاند، مورد حمايت قرار گرفتهاند.
همچنين نمونهاي از كمكهاي ما به مراكز رشد زير نظر وزارت بهداشت، ايجاد زيرساختهاست كه در اين خصوص 5 مركز رشد دارويي مجهز به اتاق تميز شدند تا داروهايي كه در وزنهاي كم نياز به توليد آنهاست، در همين مراكز رشد توليد شوند يا از طريق ستادهاي فناوري راهبردي به زيرساختها و ايجاد شبكههاي آزمايشگاهي كمك كردهايم به عنوان مثال از طريق ستاد توسعه فناوري زيستي به پژوهشگاه ملي مهندسي ژنتيك كمك شد تا مركز ملي موش تراريخته را راهاندازي كنند.
كمك به ايجاد بانك خون بند ناف در سازمان انتقال خون در موضوع سلول درماني يكي از ديگر از اين كمكهاست. به اين ترتيب تلاش ميشود تا چرخه توليد علم، فناوري و نوآوري تكميل شود و در عين حال حمايتهاي لازم به صورت هدفمند صورت گيرد.
كشور ما به كمك محققان، متخصصان و پژوهشگران خود توانسته سهم قابل قبولي در توليد علم در دنيا پيدا كند. يعني سهم خود را در توليد علم به بيش از 18/1 درصد رسانديم كه حتي گفته ميشود اين رقم به 4/1 درصد هم رسيده است. در حال حاضر وقت آن رسيده كه سهم قابل قبولي در شبكه انتشار علم در جهان داشته باشيم، يعني نشريات علمي داخلي بايد بتوانند در شبكه انتشار علم در دنيا قرار گيرند.
در اين زمينه كاري كه نشريات علمي داخلي كشور بايد انجام دهند، اين است كه به روز شوند و سطح علمي آنها به لحاظ كيفي و فني ارتقا پيداكند و در فضاي مجازي به صورت الكترونيكي منتشر شوند.
رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالي) ميفرمايند: «بايد زبان فارسي زبان علم در دنيا شود يعني شخصي در دنيا براي اين كه دستاوردهاي علمي ما را بخواهد، بداند بايد زبان فارسي را ياد بگيرد.» بر اين اساس، بايد توليدات علمي در مجلات علمي فارسي داخلي در شبكه انتشار بينالمللي علم سهم پيداكنند تا گستره مخاطبان آنها از سطح ملي به سطح بينالمللي گسترش يابد.
به اين منظور، نشريات علمي ما بايد در پايگاههاي داخلي و بينالمللي معتبر، نمايه شوند تا ما حمايتهايمان را اعمال كنيم كه بخشي از اين حمايتها به صورت مستقيم و بخشي از طريق متولياني كه به طور مستقيم مسوول نظارت بر آنها هستند، اعطا ميشود. از سوي ديگر، آن طور كه در برنامه پنجم توسعه هدفگذاري شده است، بايد تعداد نشريات علمي كشور 2 برابر شود و همچنين در نقشه جامع علمي كشور با توجه به هدفگذاري صورت گرفته بايد تا سال 1404 تعداد نشريات علمي كشور با ضريب تاثير حداقل 3 به 160 نشريه علمي برسد. به هر حال تلاش ما اين است كه در قالب برنامه و هدفمند حركت كنيم. همچنين در سال 89 حدود 3 ميليارد تومان حمايت هدفمند از نشريات علمي صورت گرفته است.
شما به سهم 6 درصدي معاونت از كل بودجه پژوهشي اشاره كرديد، اما آن طور كه از موارد تخصيص بودجه از طرف معاونت به بخشها و طرحهاي مختلف نام برديد، مشخص است همين درصد از بودجه هم مقدار قابل توجهي است. امسال سهم دقيق معاونت از بودجه چقدر بوده است؟
سال گذشته بودجه پژوهش و فناوري با احتساب قانون يك درصد چيزي حدود 2700ميليارد تومان بود كه بودجه معاونت علمي و فناوري حدود 170 ميليارد تومان بوده است.
با توجه به اين كه چند سالي است بودجه پژوهش كشور به كمك قوانيني همچون قانون يك درصد افزايش پيدا كرده، اما بازهم به آنچه بايد و شايد نرسيدهايم. فكر ميكنيد موانع اصلي رشد علمي كشور در حال حاضر كدامند؟
يكي از موانع، نگاه سياستگذاران، تصميمگيران و برنامهريزان به موضوع توسعه علمي و فناوري است كه بايد متحول شود. نگاه حاكم يك نگاه خطي بود به اين شكل كه ابتدا دانشگاهها تحقيق و پژوهش را انجام ميدادند، سپس نتايج تحقيق و پژوهش كه نهايتا منجر به يك نمونه آزمايشگاهي ميشد، حد مسووليت دانشگاه را تعيين ميكرد و از آنجا به بعد بايد عدهاي اين نمونههاي آزمايشگاهي را به نمونه صنعتي تبديل كنند تا توسط صنعت اين نمونهها در خط توليد قرار گيرد و در مرحله بعد ميبايست بخشهاي ديگر براي تجاريسازي و بازار فروش اين محصولات تلاش ميكردند.
اشكال نگاه خطي اين است كه اگر اين چرخه در يك جا متوقف ميشد، مسووليت آن مشخص نبود. ايراد دوم اين است كه منابع مالي، در حوزه پژوهش، علم و فناوري محدود است و از طرف ديگر اولويتهاي ما هم كم نيستند. نتيجه نگاه خطي توليد دهها نمونه آزمايشگاهي است كه فقط تعداد محدودي از آنها به مرحله نمونه صنعتي و از نمونههاي صنعتي نيز تعداد محدودتري به مرحله توليد ميرسند. يعني منابع مالي زيادي در مرحله آزمايشگاهي و نمونه صنعتي هزينه ميشود؛ در حالي كه بسياري از آنها به مرحله نهايي توليد نميرسند و اين باعث به هدر رفتن منابع مالي و منابع انساني متخصص در كشور ميشود.
نگاهي كه ما علاقهمنديم بر روند توسعه علم و فناوري حاكم شود، نگاه سيستمي يا نظاممند است، نگاهي كه در آن از ابتدا تا انتهاي اين چرخه به طور كامل ديده شود يعني از ابتدا توليدكننده دانش فني در كنار بهره بردار قرار گيرد و البته حاكميت در كنار همه اينها براي وضع قوانين ومقررات در جهت حمايتهاي لازم قرار بگيرند، در اين مسير بايد از ابتدا مسووليتها به طوركامل مشخص شود تا چرخه ايده تا محصول به طور كامل اجرا شود. اگر اين نگاه به جاي نگاه خطي حاكم شود، هماهنگيهاي بين بخشي راحت تر ايجاد ميشود. البته براي تغيير اين نگاه، نيازمند هماهنگي با بخشهاي مختلف هستيم تا به اين ترتيب از اتلاف منابع جلوگيري شود.
با توجه به اينكه با شروع به كار معاونت، حركتهاي جديتري در حوزه علم كشور ايجاد شد و انتظار ميرود در ادامه هم تحولات بنياديني را باعث شود، پس چرا همچنان با فرار مغزها مواجهيم و صندوق بينالمللي پول در آخرين آمارش اعلام ميكند كه ايران بالاترين آمار را در مهاجرت تحصيلكردههايش دارد؟ شما به عنوان رئيس بنياد نخبگان فكر ميكنيد وضعيت به همين منوال ميماند يا حركتهايي كه صورت گرفته سبب ميشود اين مهاجرتها انجام نشود يا حتي معكوس شود؟
آمارهايي كه داده ميشود معلوم نيست بر چه پايهاي ارائه شده است. در آمارگيري بايد جامعه هدف و جامعه نمونه و آماري كه آمارگيري روي آن انجام ميشود، كاملا مشخص باشد تا آمارها و تحليلها دقيق باشد.
ما يك كار آماري در بنياد ملي نخبگان انجام داديم كه براساس آن مشخص شد خروج دارندگان مدالهاي طلاي المپيادها بعد از تشكيل بنياد ملي نخبگان كاهش پيدا كرده است. 3 دليل اصلي براي كاهش خروج دارندگان مدالهاي طلاي المپياد وجود دارد؛ اول تشكيل بنياد ملي نخبگان و حمايتهاي آن است، دوم گسترش دورههاي تحصيلات تكميلي در داخل كشور و سوم رويكرد دولت نهم در توجه به جوانان و افزايش نشاط اجتماعي و سياسي دانشجويان است.
جامعه المپياديهاي ما 901 نفر است كه در حال حاضر 362 نفر از آنها در مقاطع مختلف تحصيلي كارشناسي، ارشد و دكتري تحصيل ميكنند و از حمايت بنياد ملي نخبگان استفاده ميكنند.
حمايتهاي پژوهشي، تسهيلات نظام وظيفه، تسهيلات ورود به مراحل تحصيلي بالاتر از جمله تسهيلات بنياد است، اما در اين ميان موج جمعيتي متولدين دهه 60 بعد از گذراندن دوران بحران در مرحله آموزش و پرورش و سپس در مقطع تحصيلي كارشناسي به سطح تحصيلات تكميلي رسيده است و عمده خروج براي ادامه تحصيل در همين مقاطع تحصيلات تكميلي است.
بنابراين براي شما حفظ نخبگان اهميت دارد و نه تحصيلكردههايي كه اتفاقا هزينههاي كلاني براي آنها از ابتداي تحصيل تا فارغالتحصيلي از دانشگاه صرف شده است.
به هر حال در دنياي امروز مبادلات علمي جزو اصول لاينفك حيات بشري شده كه بخشي از آن را ميتوان از طريق متخصصاني كه براي كسب علوم و فنون به خارج از كشور ميروند، دريافت كرد.
وظيفه بنياد ملي نخبگان اين است كه زمينههاي جذب و نگهداري نخبگان و استعدادهاي برتر را بيشتر نمايد، اما تعدادي هستند كه براي ادامه تحصيل ميروند و برميگردند كه به هر حال جلوي انتخاب افراد براي تحصيل در هر جاي دنيا را نميتوان گرفت. سياستهايي كه بايد دنبال شود اين است كه در درجه اول بايد سعي بر حفظ نخبگان و استعدادهاي برتر در كشور شود. ثانيا خروج نخبگان بدون بازگشت به كشور را بايد به صفر برسانيم.
در نهايت اميدوار هستيد كه اگر روند حمايتي از نخبگان به همين صورت ادامه يابد، حداقل خروج المپياديها و نخبگان خاص از كشور كاهش پيدا ميكند. به نظر ميرسد برگزاري برنامههايي مانند جشنوارههاي منطقهاي اختراعات و نوآوريها دركشور باعث شود تا حداقل در مورد نخبگان اميدوار باشيم كه با حمايتهاي بنياد از كشور مهاجرت نكنند. اين در حالي است كه نخبگان اوايل ديد مثبتي به بنياد و حمايتهاي آن هم نداشتند و فكر ميكردند مثل ديگر سازمانها پس از رفتوآمدهاي طولاني به آنچه بايد، نميرسند. در اين ميان آيا پيشنويس سند راهبردي نخبگان كشور كه قرار است تا پايان تابستان امسال تنظيم شود، ميتواند به اميدواري بيشتر نخبگان و ايجاد تحولات در عرصه علمي كشور منجر شود؟
2 مورد از وظايف مهم بنياد ملي نخبگان سياستگذاري و برنامهريزي براي شناسايي و حمايتهاي مادي و معنوي و جذب و به كارگيري نخبگان در فعاليتهاي علمي است، استعدادهاي برتر بايد شناسايي بشوند، در مسير مناسب قرار گيرند، تحت حمايت مادي و معنوي لازم باشند تا رشد پيدا كنند. وظيفه ديگر بنياد هماهنگي بين دستگاهها و نهادهاي مرتبط در حوزه استعدادهاي برتر و نخبگان است.
براي اين كه اين وظايف به درستي انجام شوند، لازم است سندي داشته باشيم تا راهبردهاي لازم براي عملياتي شدن برنامهها و تقسيم كار ملي بين نهادهاي مرتبط با اين موضوع را بخوبي تبيين كند و براساس اين سند بتوانيم وظايف خود را با هماهنگي دستگاهها بخوبي انجام دهيم. خوشبختانه «سند راهبردي نخبگان كشور در امور نخبگان» در دست تهيه است و بزودي براي تصويب به شوراي عالي انقلاب فرهنگي ارائه خواهد شد.
منبع: بنیاد ملی نخبگان
http://bmn.ir/downloads/soltan/soltan.jpgرويكرد دولت نهم در توجه به جوانان و افزايش نشاط اجتماعي و سياسي دانشجويان، گسترش دورههاي تحصيلات تكميلي در داخل كشور و تشكيل بنياد ملي نخبگان و حمايتهاي آن از دلايل كاهش خروج نخبگان از كشور است.
آنچه كه در پي ميآيد متن كامل مصاحبه خانم دكتر سلطانخواه؛ معاون علمي و فناوري رئيسجمهور و رئيس بنياد ملي نخبگان است كه امروز، 23 مرداد، در روزنامه جامجم درج گرديده است.
گرچه لزوم ايجاد معاونتي در دولت براي نظارت بر حوزه علم كشور و هدايت و هماهنگي بخشهاي مختلف و گسترده آن به صورت فرابخشي و به دور از وابستگي به بخش يا سازماني خاص از مدتها پيش مطرح بود، اما ظهور معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري تا مدتها با ابهامات ، اماها و چراهاي متفاوت همراه شد. خوشبختانه در طول مدت كوتاهي كه از آغاز به كار معاونت علمي و فناوري رياستجمهوري ميگذرد و با توجه به اختيارات فراوان داده شده به اين مجموعه، معاونت علمي رياست جمهوري توانسته طرحهاي زيادي را عملياتي كند. البته اگر اين موضوع را قبول داشته باشيم كه مهمترين وظيفه معاونت علمي و فناوري رياستجمهوري ايجاد هماهنگي بين فعاليتهاي علمي، پژوهشي و فناوري كشور و ارائه الگو به جامعه علمي است، به نظر ميرسد اين معاونت همچنان راه طولاني را در جهت تكميل چرخه فناوري و نوآوري در پيش دارد. نگاهي دوباره به بايدها و نبايدهاي اين معاونت و نقشي كه بايد در مديريت و هدايتگري حوزه علم و فناوري كشور ايفا كند، بهانهاي شد تا به سراغ دكتر نسرين سلطانخواه، معاون علمي و فناوري رئيسجمهور و رئيس بنياد ملي نخبگان برويم.
يكي از اهداف بلندمدت دولت اين است كه موجبات شكوفايي و پيشرفت علمي و فناوري را در كشور فراهم كند. شايد يكي از دلايل تاسيس معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري هم همين بوده است. به اعتقاد شما معاونت تاكنون در رسيدن به اين هدف چقدر موفق بوده است؟
همان طور كه ميدانيد عمر تشكيل معاونت كوتاه است، اما با وجود اين توانستهايم در طول اين مدت گامهاي خوبي برداريم، هرچند مطمئنا گامهاي بلند در طولانيمدت محقق خواهند شد.
معاونت با 2 ماموريت اصلي تشكيل شده است؛ يكي از آنها «هدايت، هماهنگي و همافزايي در سطح كلان نظام علم و فناوري» و ديگري «تكميل حلقههاي مفقوده در چرخه علم و فناوري و نوآوري كشور» است. براي عملي كردن اين دو ماموريت، سياستهاي اصلي و رويكردهايي را مدنظر قرار دادهايم كه تلاش در جهت ايجاد همافزايي و هماهنگي در سطح كلان و تقويت ساختارها، برنامهها و فعاليتها و منابع وسيع كشور در حوزه علم و فناوري و نوآوري كه در سطح وزارتخانهها و ساير دستگاههاي اجرايي پراكنده شدهاند ازجمله اين كارهاست.
ما در واقع تلاش كرديم به عنوان يك مرجع ستادي و فرادستگاهي عمل كرده و از ورود به سطوح عملياتي خودداري و در عين حال از موازيكاري با ساير وزارتخانهها جلوگيري كنيم. همچنين به حلقههاي مفقوده نظام علم و فناوري توجه كنيم و منابع مالي معاونت را در جهت هدايت و هدفگرا شدن ساير منابع مالي كشور مورد استفاده قرار دهيم.
ايجاد «ستادهاي فناوريهاي راهبردي» يكي از اقدامات مهم در اين راستا بوده است كه براساس آن ستاد توسعه فناوري نانو، ستاد توسعه فناوري زيستي، ستاد توسعه فناوري گياهان دارويي و طب سنتي، ستاد توسعه فناوري سلولهاي بنيادي، ستاد توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات، ستاد توسعه فناوري هوا و فضا، ستاد آب، خشكسالي، فرسايش و محيط زيست، ستاد توسعه فناوري ميكروالكترونيك و همچنين ستاد فناوري انرژيهاي نو در اين معاونت شكل گرفت. ماموريت اين ستادها در 4 حوزه: 1 ـ ترويج و تبليغ فناوري و فرهنگسازي عمومي 2 ـ ايجاد شبكهاي از گروههاي متخصص و مراكز تحقيقاتي در اين فناوريها 3 ـ كمك به ايجاد و تقويت شبكههاي آزمايشگاهي در هر حوزه و 4 ـ ايجاد شبكهاي از شركتهاي دانش بنيان كه به كار تجاريسازي اين فناوريها مشغولند تعريف شده است.
در واقع ستادهاي توسعه فناوريهاي راهبردي در زمينه فناوريهاي اولويتدار كه در برنامههاي چهارم، پنجم و نقشه جامع علمي كشور پيشبيني شدهاند شكل گرفته است. اين ستادها در معاونت براي تقويت و توسعه فناوريهاي پيشرفته تشكيل شدهاند.
از سويي ديگر معاونت از فناوريهاي متوسط نيز غافل نبوده است و براي اين كه فناوريهاي متوسط هم رشد پيدا كند، «كانونهاي هماهنگي دانش و صنعت» به عنوان يك مدل جديد از ارتباط دانش و صنعت طراحي و ايجاد شده است كه هر كدام از اين كانونها حول توليد يك محصول، يك كالا يا خدمات فعاليت كرده و سعي ميكنند تمامي فعالان آن عرصه را اعم از توليدكننده، صادركننده و آنهايي كه در حوزههاي علمي و تخصصي فعاليت دارند كنار يكديگرجمع كرده و با نفوذ علم و فناوري در صنايع متوسط، موجبات ارتقا و رشد آنها را فراهم آورد.
همچنين فعاليت ديگر ما «توسعه پژوهشهاي تقاضا محور و ساماندهي اعتبارات پژوهشي كشور» بوده است. يك نمونه شاخص فعاليت در اين بخش، مديريت و نظارت بر اجراي «قانون يك درصد» ـ تخصيص يك درصد از درآمد عملياتي شركتهاي دولتي، بانكها و موسسات انتفاعي به امر پژوهش ـ طي 3 سال 87، 88 و 89 است.
در بخش مربوط به تكميل حلقههاي مفقوده چرخه علم، فناوري و نوآوري هم بايد به برخي از فعاليتهاي برجسته اين معاونت اشاره كنم كه بررسي، تصويب و اجراي 15 طرح كلان فناوري ملي شامل شبكه ابررايانش ملي ايران (ابررايانه ملي و گريد ملي)، طراحي و ساخت شتابگر ملي، طراحي، ساخت و راهاندازي رصدخانه ملي، توليد راديو داروها، كسب دانش فني و توليد داروها و مواد اوليه وارداتي، سلول درماني بيماريهاي صعبالعلاج، كسب دانش فني و انتقال فناوري توليد واكسن آنفلوآنزاي نوع A و فصلي، تهيه و تجهيز شناور تحقيقاتي اقيانوسپيما، طراحي و ساخت رآكتور و نيروگاه آزمايشي گداخت، طراحي، تجهيز و راهاندازي شبكه ملي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، كسب و انتقال دانش فني توليد فرآوردههاي دارويي دام و طيور و قطع وابستگي به محصولات خارجي، طراحي و ساخت 3 نمونه مهندسي خودرو دو نيرو (هيبريد)، طرح راهاندازي حملونقل عمومي هوايي و طراحي و ساخت هواگردها (فاز اول راهاندازي مراكز هوانوردي عمومي و نهادينه كردن آن در صنعت هوايي كشور) و كسب دانش فني و طراحي، ساخت و توليد تجهيزات پزشكي (مصرفي و غيرمصرفي) در كشور مطابق با معيارهاي جهاني است كه در سطح كلان ملي و با همكاري و محوريت دستگاههاي متقاضي و بهرهور منعقد شدهاند.
ميتوان گفت چنين طرحهايي ستون فقرات توسعه پژوهش و موتور اصلي حركت قطار علم و فناوري كشور هستند. حمايت از شركتهاي دانشبنيان، پاركهاي علم و فناوري و مراكز رشد و همچنين حمايت از انجمنها و نشريات علمي در كشور و... نيز از ديگر فعاليتهاي شاخص اين معاونت بوده است.
به عمر كوتاه تشكيل معاونت علمي و فناوري اشاره كرديد، اما به هر صورت اين معاونت حدود 4 سال است كه براي تحقق اهدافي كه شما به آنها اشاره كرديد تشكيل شده است. شما به عنوان دومين سكاندار اين معاونت چه امتيازي به عملكرد خود و همكارانتان ميدهيد؟
امتياز را بايد ديگران به ما بدهند، اما دستاوردها و نتايج حاصل از فعاليتها نشان ميدهد كه در كارهايي كه آغاز كرديم موفق بودهايم و اين ما را به ادامه اين فعاليتها و گسترش آن ترغيب ميكند.
از ابتداي تاسيس معاونت خيليها ميگفتند بسياري از وظايف جديدي كه به معاونت محول ميشود ممكن است با وزارتخانههاي مختلف ازجمله وزارت علوم تداخل داشته باشد. اين مشكل مورد توجه شما هم بوده است، كما اين كه در ابتداي كار خود اعلام كرده بوديد براي جلوگيري از تداخل فعاليتهاي علمي اين معاونت با وزارت علوم برنامههايي داريد تا نهتنها دخالت و موازيكاري رخ ندهد، بلكه همافزايي نيز ايجاد شود. در طول فعاليت خود به عنوان معاون علمي و فناوري رئيسجمهور چقدر توانستهايد به اين هدف نزديك شويد؟
يكي از سياستها و رويكردهايي كه معاونت مدنظر داشته است جلوگيري از موازيكاريهاست، بنابراين سعي كردهايم تا وارد حوزه كاري دستگاههاي ديگر نشويم. براي اين امر بهترين راه اين است كه خودمان وارد سطح عملياتي، اجرايي نشويم. البته ورود ما به برخي حوزهها به دليل اين بوده كه يا متولي خاصي نداشته يا متوليان آنها متعدد بودهاند يا اين كه به حلقه آخر توسعه فناوري يعني تجاريسازي ورود پيدا كرديم.
البته حوزه علم و فناوري به قدري گسترده است و آنقدر كارهاي روي زمين مانده زياد است كه بحث تداخل و موازيكاري نميتواند زياد باشد، اما سعي كرديم اين روند را رعايت كنيم و فعاليتهاي موازي نداشته باشيم. عموما تلاش كرديم فعاليتها با هماهنگي و همكاري خود وزارتخانهها انجام گيرد و عملياتي شدن آنها نيز توسط خودشان صورت گيرد.
به همين منظور با وزارتخانههايي مثل وزارت تعاون، صنايع و معادن، بازرگاني و موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي تفاهمنامههايي امضا كرديم و شروع فعاليتهايمان را هم در آن حوزه مبتني بر اين تفاهم گذاشتيم كه خوشبختانه تفاهمنامه با وزارت تعاون منجر به خلق يك ايده جديد و آن هم ايجاد «تعاونيهاي دانش بنيان» شدكه كار مشتركي بود تا بنياد ملي نخبگان به طور خاص از تعاونيهاي دانشبنياني كه نخبگان تشكيل ميدهند حمايت كند، اما در حال حاضر گستره شركتهاي تعاوني دانشبنيان كه وسيعتر از حوزه نخبگان است از طريق وزارت تعاون در حال پيگيري است.
اجراي بعضي از طرحهاي كلان ملي فناوري هم با انعقاد تفاهمنامه بوده است و نيز در اعطاي پژوهانه به دانشجويان دكتري، ابتدا آييننامه مشتركي كه مورد توافق با دو وزارتخانه علوم و بهداشت بود. تهيه و روند اجرايي كار در آن تبيين و تهيه شد و سپس با همكاري اين دو وزارتخانه طرح اجرا شد.
موضوع حمايت از نشريات علمي نيز با همكاري كميسيون نشريات هر دو وزارتخانه انجام شد. حمايت و سوق دادن انجمنهاي علمي دانشجويي به سمت پژوهشهاي علمي دانشجويي و ايجاد شادابي و نشاط در جامعه علمي كشور نيز با هماهنگي معاونتهاي فرهنگي وزارتخانههاي مذكور بوده است. خوشبختانه همه اينها باعث شده كه ساير دستگاهها تعامل و همكاري با معاونت را داراي آثار و بركات مثبت بدانند.
در اين فعاليتها يكي از اهداف اصلي اين بود كه جامعه علمي و فناوري كشور در جهت صحيح حركت كند و به سمت درست هدايت شود و از نظريهپردازي خارج شويم و به سمت معماري پيش برويم. خوشبختانه توانستيم الگوهاي نو ارائه دهيم و جريانسازي كنيم.
به عنوان مثال در اجراي طرحهاي كلان ملي فناوري صرفنظر از اجراي اين طرحها به دنبال اين موضوع بوديم كه چرخه علم و فناوري از ايده تا محصول را كاملا پيادهسازي كنيم، يا در حوزه نفوذ فناوريها به صنايع متوسط، الگوهاي علمي و عملي ارائه داديم. همچنين در موضوع تجاريسازي توسط متخصصان در بخشهاي خصوصي، از شركتهاي دانش بنيان حمايت شد تا بتوانيم يك تعامل ملموس در جامعه علمي و فناوري كشور ايجاد كنيم.
خيليها معتقدند در طول چند سال فعاليت، توزيع پول در عملكرد معاونت پررنگتر از وظايف ديگر بوده است. شما چقدر با اين قضيه موافقيد؟
براي پيشرفتها به منابع مالي نياز است، اما معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري فعاليتهاي مختلفي را انجام داد كه تاثير زيادي در ارتقاي نظام علمي و فناوري كشور داشته است و به هيچ عنوان براي اجراي آن از منابع مالي خودش استفاده نكرده است. مثلا ايجاد ستادهاي توسعه فناوريهاي راهبردي به عنوان جايگاههاي فرابخشي، براي ايجاد هماهنگي در سطح كلان ملي در حوزه فناوريهاي مختلف، هزينهبر نبوده است.
طي 20 سال گذشته فقط 3 سند راهبردي فناوري پيل سوختي، فناوري نانو و فناوري زيستي را در كشور داشتهايم و البته تنها براي فناوري پيل سوختي و فناوري نانو ستاد تشكيل شده بود. اين در حالي است كه در حوزه معاونت در طول اين مدت، 8 ستاد تشكيل شده است و همچنين 4 سند فناوري راهبردي نيز تهيه شده است.
اسناد فناوري گياهان دارويي و طب سنتي، فناوري ميكروالكترونيك، انرژيهاي نو و سلولهاي بنيادي كه در كميسيون علمي، تحقيقاتي و فناوري دولت بررسي و تاييد شده است و در حال حاضر منتظر تصويب آن در هيات وزيران هستيم تا چشمانداز، اهداف و اقداماتي كه در اين حوزه از فناوريها لازم است انجام گردد و ترسيم شود يا لايحه «حمايت از شركتهاي دانشبنيان و تجاريسازي اختراعات و نوآوريها» و ارائه آن به مجلس شوراي اسلامي را داشتيم تا بتواند به صورت يك قانون تحولآفرين در فرآيند تجاريسازي ايدهها و نفوذ فناوري به عرصه توليد مطرح شود يا مديريت و نظارت بر اجراي قانون يك درصد كه از فعاليتهاي اساسي و مهمي است كه تاكنون تأثير زيادي داشته و نياز به صرف منابع مالي زيادي از معاونت هم نبوده است.
تاكنون به علت نداشتن هماهنگكننده، بين صنعت و دانشگاه كشور شكاف عميقي وجود داشته است. آيا معاونت توانسته است در بهبود اين روند موثر واقع شود؟ آيا آماري اين قضيه را نشان ميدهد و آيا در تكميل چرخه نوآوري و شكوفايي به منظوري كه ميخواستيد، رسيديد يا نه؟
حداكثر 6 درصد از كل بودجه پژوهش و فناوري دولت در اختيار معاونت است و اين را در قالب برنامههاي مصوبي كه توسط دولت و مجلس تصويب شده، به صورت هدفمند در اختيار دستگاههاي ذيربط قرار ميدهيم و براي اين كه بخش بيشتري از كل بودجه پژوهش و فناوري كشور به صورت هدفمند و اثربخش هزينه شود، تلاش ميكنيم اين بودجه را به عنوان اهرم مصرف كنيم. از بودجه معاونت نيز حداكثر 2 درصد صرف بودجه ستادي معاونت ميشود و بيش از 98 درصد در قالب برنامههاي مصوب هزينه ميشود. براي مثال بخشي از هزينه طرحهاي كلان ملي فناوري را معاونت براي ايجاد انگيزه تقبل ميكند و بقيه از سوي خود متقاضيان و بهرهبرداران و كارفرمايان طرحها تامين ميشود.
در واقع از اين طريق تلاش ميكنيم بودجه پژوهشي ساير دستگاهها به نحو هدفمندي هزينه شود. به پاركهاي علم و فناوري و مراكز رشد در 2 قالب كمك ميكنيم؛ درصدي از آن براي توسعه زيرساختهاست تا توانايي پذيرش واحدهاي فناور و شركتهاي دانشبنيان بيشتري را داشته باشند و بخش عمده كمك، اختصاص به حمايت از طرحهاي نوآورانه شركتهاي دانشبنيان مستقر در پاركها و مراكز رشد دارد. كما اين كه طي 3 سال گذشته، از 2524 نوآوري كوچك شركتهاي دانشبنيان مستقر در پاركها و مراكز رشد حمايت كردهايم تا به مراحل صنعتي يا نمونه آزمايشگاهي برسند.
دسته دوم حمايت از طرحهاي متوسط است كه با معرفي از سوي پاركها و مراكز رشد در معاونت داوري ميشوند. در اين بخش 15 طرح متوسط كه قابليت تجاري شدن داشتهاند، جداگانه مورد حمايت قرار دادهايم و همچنين 210 طرح متوسط كه از طريق ستادهاي فناوري و شركتهاي دانشبنيان معرفي شدهاند، مورد حمايت قرار گرفتهاند.
همچنين نمونهاي از كمكهاي ما به مراكز رشد زير نظر وزارت بهداشت، ايجاد زيرساختهاست كه در اين خصوص 5 مركز رشد دارويي مجهز به اتاق تميز شدند تا داروهايي كه در وزنهاي كم نياز به توليد آنهاست، در همين مراكز رشد توليد شوند يا از طريق ستادهاي فناوري راهبردي به زيرساختها و ايجاد شبكههاي آزمايشگاهي كمك كردهايم به عنوان مثال از طريق ستاد توسعه فناوري زيستي به پژوهشگاه ملي مهندسي ژنتيك كمك شد تا مركز ملي موش تراريخته را راهاندازي كنند.
كمك به ايجاد بانك خون بند ناف در سازمان انتقال خون در موضوع سلول درماني يكي از ديگر از اين كمكهاست. به اين ترتيب تلاش ميشود تا چرخه توليد علم، فناوري و نوآوري تكميل شود و در عين حال حمايتهاي لازم به صورت هدفمند صورت گيرد.
كشور ما به كمك محققان، متخصصان و پژوهشگران خود توانسته سهم قابل قبولي در توليد علم در دنيا پيدا كند. يعني سهم خود را در توليد علم به بيش از 18/1 درصد رسانديم كه حتي گفته ميشود اين رقم به 4/1 درصد هم رسيده است. در حال حاضر وقت آن رسيده كه سهم قابل قبولي در شبكه انتشار علم در جهان داشته باشيم، يعني نشريات علمي داخلي بايد بتوانند در شبكه انتشار علم در دنيا قرار گيرند.
در اين زمينه كاري كه نشريات علمي داخلي كشور بايد انجام دهند، اين است كه به روز شوند و سطح علمي آنها به لحاظ كيفي و فني ارتقا پيداكند و در فضاي مجازي به صورت الكترونيكي منتشر شوند.
رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالي) ميفرمايند: «بايد زبان فارسي زبان علم در دنيا شود يعني شخصي در دنيا براي اين كه دستاوردهاي علمي ما را بخواهد، بداند بايد زبان فارسي را ياد بگيرد.» بر اين اساس، بايد توليدات علمي در مجلات علمي فارسي داخلي در شبكه انتشار بينالمللي علم سهم پيداكنند تا گستره مخاطبان آنها از سطح ملي به سطح بينالمللي گسترش يابد.
به اين منظور، نشريات علمي ما بايد در پايگاههاي داخلي و بينالمللي معتبر، نمايه شوند تا ما حمايتهايمان را اعمال كنيم كه بخشي از اين حمايتها به صورت مستقيم و بخشي از طريق متولياني كه به طور مستقيم مسوول نظارت بر آنها هستند، اعطا ميشود. از سوي ديگر، آن طور كه در برنامه پنجم توسعه هدفگذاري شده است، بايد تعداد نشريات علمي كشور 2 برابر شود و همچنين در نقشه جامع علمي كشور با توجه به هدفگذاري صورت گرفته بايد تا سال 1404 تعداد نشريات علمي كشور با ضريب تاثير حداقل 3 به 160 نشريه علمي برسد. به هر حال تلاش ما اين است كه در قالب برنامه و هدفمند حركت كنيم. همچنين در سال 89 حدود 3 ميليارد تومان حمايت هدفمند از نشريات علمي صورت گرفته است.
شما به سهم 6 درصدي معاونت از كل بودجه پژوهشي اشاره كرديد، اما آن طور كه از موارد تخصيص بودجه از طرف معاونت به بخشها و طرحهاي مختلف نام برديد، مشخص است همين درصد از بودجه هم مقدار قابل توجهي است. امسال سهم دقيق معاونت از بودجه چقدر بوده است؟
سال گذشته بودجه پژوهش و فناوري با احتساب قانون يك درصد چيزي حدود 2700ميليارد تومان بود كه بودجه معاونت علمي و فناوري حدود 170 ميليارد تومان بوده است.
با توجه به اين كه چند سالي است بودجه پژوهش كشور به كمك قوانيني همچون قانون يك درصد افزايش پيدا كرده، اما بازهم به آنچه بايد و شايد نرسيدهايم. فكر ميكنيد موانع اصلي رشد علمي كشور در حال حاضر كدامند؟
يكي از موانع، نگاه سياستگذاران، تصميمگيران و برنامهريزان به موضوع توسعه علمي و فناوري است كه بايد متحول شود. نگاه حاكم يك نگاه خطي بود به اين شكل كه ابتدا دانشگاهها تحقيق و پژوهش را انجام ميدادند، سپس نتايج تحقيق و پژوهش كه نهايتا منجر به يك نمونه آزمايشگاهي ميشد، حد مسووليت دانشگاه را تعيين ميكرد و از آنجا به بعد بايد عدهاي اين نمونههاي آزمايشگاهي را به نمونه صنعتي تبديل كنند تا توسط صنعت اين نمونهها در خط توليد قرار گيرد و در مرحله بعد ميبايست بخشهاي ديگر براي تجاريسازي و بازار فروش اين محصولات تلاش ميكردند.
اشكال نگاه خطي اين است كه اگر اين چرخه در يك جا متوقف ميشد، مسووليت آن مشخص نبود. ايراد دوم اين است كه منابع مالي، در حوزه پژوهش، علم و فناوري محدود است و از طرف ديگر اولويتهاي ما هم كم نيستند. نتيجه نگاه خطي توليد دهها نمونه آزمايشگاهي است كه فقط تعداد محدودي از آنها به مرحله نمونه صنعتي و از نمونههاي صنعتي نيز تعداد محدودتري به مرحله توليد ميرسند. يعني منابع مالي زيادي در مرحله آزمايشگاهي و نمونه صنعتي هزينه ميشود؛ در حالي كه بسياري از آنها به مرحله نهايي توليد نميرسند و اين باعث به هدر رفتن منابع مالي و منابع انساني متخصص در كشور ميشود.
نگاهي كه ما علاقهمنديم بر روند توسعه علم و فناوري حاكم شود، نگاه سيستمي يا نظاممند است، نگاهي كه در آن از ابتدا تا انتهاي اين چرخه به طور كامل ديده شود يعني از ابتدا توليدكننده دانش فني در كنار بهره بردار قرار گيرد و البته حاكميت در كنار همه اينها براي وضع قوانين ومقررات در جهت حمايتهاي لازم قرار بگيرند، در اين مسير بايد از ابتدا مسووليتها به طوركامل مشخص شود تا چرخه ايده تا محصول به طور كامل اجرا شود. اگر اين نگاه به جاي نگاه خطي حاكم شود، هماهنگيهاي بين بخشي راحت تر ايجاد ميشود. البته براي تغيير اين نگاه، نيازمند هماهنگي با بخشهاي مختلف هستيم تا به اين ترتيب از اتلاف منابع جلوگيري شود.
با توجه به اينكه با شروع به كار معاونت، حركتهاي جديتري در حوزه علم كشور ايجاد شد و انتظار ميرود در ادامه هم تحولات بنياديني را باعث شود، پس چرا همچنان با فرار مغزها مواجهيم و صندوق بينالمللي پول در آخرين آمارش اعلام ميكند كه ايران بالاترين آمار را در مهاجرت تحصيلكردههايش دارد؟ شما به عنوان رئيس بنياد نخبگان فكر ميكنيد وضعيت به همين منوال ميماند يا حركتهايي كه صورت گرفته سبب ميشود اين مهاجرتها انجام نشود يا حتي معكوس شود؟
آمارهايي كه داده ميشود معلوم نيست بر چه پايهاي ارائه شده است. در آمارگيري بايد جامعه هدف و جامعه نمونه و آماري كه آمارگيري روي آن انجام ميشود، كاملا مشخص باشد تا آمارها و تحليلها دقيق باشد.
ما يك كار آماري در بنياد ملي نخبگان انجام داديم كه براساس آن مشخص شد خروج دارندگان مدالهاي طلاي المپيادها بعد از تشكيل بنياد ملي نخبگان كاهش پيدا كرده است. 3 دليل اصلي براي كاهش خروج دارندگان مدالهاي طلاي المپياد وجود دارد؛ اول تشكيل بنياد ملي نخبگان و حمايتهاي آن است، دوم گسترش دورههاي تحصيلات تكميلي در داخل كشور و سوم رويكرد دولت نهم در توجه به جوانان و افزايش نشاط اجتماعي و سياسي دانشجويان است.
جامعه المپياديهاي ما 901 نفر است كه در حال حاضر 362 نفر از آنها در مقاطع مختلف تحصيلي كارشناسي، ارشد و دكتري تحصيل ميكنند و از حمايت بنياد ملي نخبگان استفاده ميكنند.
حمايتهاي پژوهشي، تسهيلات نظام وظيفه، تسهيلات ورود به مراحل تحصيلي بالاتر از جمله تسهيلات بنياد است، اما در اين ميان موج جمعيتي متولدين دهه 60 بعد از گذراندن دوران بحران در مرحله آموزش و پرورش و سپس در مقطع تحصيلي كارشناسي به سطح تحصيلات تكميلي رسيده است و عمده خروج براي ادامه تحصيل در همين مقاطع تحصيلات تكميلي است.
بنابراين براي شما حفظ نخبگان اهميت دارد و نه تحصيلكردههايي كه اتفاقا هزينههاي كلاني براي آنها از ابتداي تحصيل تا فارغالتحصيلي از دانشگاه صرف شده است.
به هر حال در دنياي امروز مبادلات علمي جزو اصول لاينفك حيات بشري شده كه بخشي از آن را ميتوان از طريق متخصصاني كه براي كسب علوم و فنون به خارج از كشور ميروند، دريافت كرد.
وظيفه بنياد ملي نخبگان اين است كه زمينههاي جذب و نگهداري نخبگان و استعدادهاي برتر را بيشتر نمايد، اما تعدادي هستند كه براي ادامه تحصيل ميروند و برميگردند كه به هر حال جلوي انتخاب افراد براي تحصيل در هر جاي دنيا را نميتوان گرفت. سياستهايي كه بايد دنبال شود اين است كه در درجه اول بايد سعي بر حفظ نخبگان و استعدادهاي برتر در كشور شود. ثانيا خروج نخبگان بدون بازگشت به كشور را بايد به صفر برسانيم.
در نهايت اميدوار هستيد كه اگر روند حمايتي از نخبگان به همين صورت ادامه يابد، حداقل خروج المپياديها و نخبگان خاص از كشور كاهش پيدا ميكند. به نظر ميرسد برگزاري برنامههايي مانند جشنوارههاي منطقهاي اختراعات و نوآوريها دركشور باعث شود تا حداقل در مورد نخبگان اميدوار باشيم كه با حمايتهاي بنياد از كشور مهاجرت نكنند. اين در حالي است كه نخبگان اوايل ديد مثبتي به بنياد و حمايتهاي آن هم نداشتند و فكر ميكردند مثل ديگر سازمانها پس از رفتوآمدهاي طولاني به آنچه بايد، نميرسند. در اين ميان آيا پيشنويس سند راهبردي نخبگان كشور كه قرار است تا پايان تابستان امسال تنظيم شود، ميتواند به اميدواري بيشتر نخبگان و ايجاد تحولات در عرصه علمي كشور منجر شود؟
2 مورد از وظايف مهم بنياد ملي نخبگان سياستگذاري و برنامهريزي براي شناسايي و حمايتهاي مادي و معنوي و جذب و به كارگيري نخبگان در فعاليتهاي علمي است، استعدادهاي برتر بايد شناسايي بشوند، در مسير مناسب قرار گيرند، تحت حمايت مادي و معنوي لازم باشند تا رشد پيدا كنند. وظيفه ديگر بنياد هماهنگي بين دستگاهها و نهادهاي مرتبط در حوزه استعدادهاي برتر و نخبگان است.
براي اين كه اين وظايف به درستي انجام شوند، لازم است سندي داشته باشيم تا راهبردهاي لازم براي عملياتي شدن برنامهها و تقسيم كار ملي بين نهادهاي مرتبط با اين موضوع را بخوبي تبيين كند و براساس اين سند بتوانيم وظايف خود را با هماهنگي دستگاهها بخوبي انجام دهيم. خوشبختانه «سند راهبردي نخبگان كشور در امور نخبگان» در دست تهيه است و بزودي براي تصويب به شوراي عالي انقلاب فرهنگي ارائه خواهد شد.
منبع: بنیاد ملی نخبگان