diamonds55
10th January 2009, 07:03 PM
http://www.seemorgh.com/news/desktopmodules/icontent2/showimage.aspx?id=20200&t=y&w=300&h=200&type=1
.
روزنامه اعتماد ملی ارگان حزب اعتماد ملی در شماره امروز چهارشنبه خود با انتشار یادداشتی تحت عنوان «این چاقو دیگر برش ندارد» چنین نوشت:
هفته گذشته در روز پنجشنبه كه دانشگاه كردستان یك روز تعطیل را سپری میكرد، مهدی كروبی دبیركل حزب اعتماد ملی در حالی میهمان بیش از 500 نفر از دانشجویان این دانشگاه بود كه جلسهای كه دو ساعت برای آن برنامهریزی شده بود، سه ساعت و نیم طول كشید. از نكات جالب این نشست صمیمی، این بود كه دانشجویان هر آنچه میخواستند از كروبی پرسیدند و كروبی به همه آنان پاسخ داد اما در این میان سوالی مطرح شد كه توجه همه حاضران را به خود جلب كرد؛ آقای كروبی، ماجرای سكههای عروسی دخترتان چیست؟ این سوالی بود كه یكی از دانشجویان از كروبی پرسید، البته بماند كه از شهرام جزایری نیز پرسیده شده و شیخ لبخندی زد و گفت: «چه خوب شد این سوال را پرسیدی و فضا برای رفع سوءتفاهمات فراهم شد. البته میدانم كه شما از روی احساسات و دغدغههای ارزشمندی كه دارید، میپرسید».
در جملات اولیه شیخ كه تدبیر كردم، روشن شد كه پیام او سوی چه كسانی است؛ «اولا من و همسرم بسیار ناراحتیم كه دختر نداریم چه اینكه دختر است كه برای پدر و مادر میماند». در این لحظه بود كه دانشجویان با صدای بلند و زدن دست شروع به تشویق كروبی كردند. ماجرای خوشمزهتری كه دو روی سكههای سازندگان تخریب را روشنتر میسازد، موضوع شهرام جزایری است كه بسیار شیرین مینماید. همان دانشجو، از مبالغ جزایری پرسید. كروبی در پاسخ به سابقه خود اشاره كرد و اظهار داشت: «به عنوان یك روحانی قریب به 50 سال است كه اجازهنامههای بسیاری از حضرت امام(ره) و سایر مراجع داشته و دارم و احكام زیادی در خصوص اداره اموال برای اینجانب صادر شده است و من از مدتها پیش با اجازه مراجع عالیقدر و مقام معظم رهبری، این مبالغ را هزینه میكردم. این آقا هم از طرف افراد خوشنام به من معرفی شد». نكته مهمی كه از آن غفلت شده، زمان انتشار این خبر است كه درست كمتر از یك هفته از موضوع تاریخی دفاع كروبی از كیان مجلس در ماجرای لقمانیان میگذشت. كروبی در ادامه به برخی مكاتبات انجامشده در آن مقطع اشاره كرد كه برخی دنبال ایجاد فضاسازی بودند كه در پی آن مقام معظم رهبری به قوه قضاییه نوشتند: <قبول كمك مالی برای امور خیریه از كسی كه گیرنده او را به فساد نمیشناسد و هیچ كمكی به او در هیچ امری نمیكند شرعا و قانونا اشكال ندارد. مقتضی است به مسوولان محترم آن قوه یادآوری بفرمایید كه این نحوه نامهنگاری موجب شبههافكنی درباره افراد موجه است و شایسته آن قوه نیست.>
سلسله مباحث ناپخته اینچنینی كه برخی به دنبال آن میگردند، به راهپیمایی روز دوشنبه در میدان فلسطین رسید. در این راهپیمایی، خانم جوانی كه به نظر میرسید سنش حول و حوش 30 سال باشد، با نزدیك شدن به محلی كه آقای كروبی در آن استقرار داشت، با صدای بلند فریاد میزد و به نظر میرسید بیشتر از آنكه بخواهد انتقادی مطرح كند، قصد جمع كردن مردم را دارد، تا آب گلآلودی برای آنان كه شاید ماموریتش را ابلاغ كردند، فراهم كند.
این خانم عزیز با صدای بلند فریاد میزد كه در سال 61 شما، من و همسرم را زندانی كردید. البته او اشارهای نكرد كه سنش در سال 61 چقدر بوده است و اینكه كروبی در آن ایام در چه مسوولیتی بوده است و او در چه سنی ازدواج كرده است.
.
روزنامه اعتماد ملی ارگان حزب اعتماد ملی در شماره امروز چهارشنبه خود با انتشار یادداشتی تحت عنوان «این چاقو دیگر برش ندارد» چنین نوشت:
هفته گذشته در روز پنجشنبه كه دانشگاه كردستان یك روز تعطیل را سپری میكرد، مهدی كروبی دبیركل حزب اعتماد ملی در حالی میهمان بیش از 500 نفر از دانشجویان این دانشگاه بود كه جلسهای كه دو ساعت برای آن برنامهریزی شده بود، سه ساعت و نیم طول كشید. از نكات جالب این نشست صمیمی، این بود كه دانشجویان هر آنچه میخواستند از كروبی پرسیدند و كروبی به همه آنان پاسخ داد اما در این میان سوالی مطرح شد كه توجه همه حاضران را به خود جلب كرد؛ آقای كروبی، ماجرای سكههای عروسی دخترتان چیست؟ این سوالی بود كه یكی از دانشجویان از كروبی پرسید، البته بماند كه از شهرام جزایری نیز پرسیده شده و شیخ لبخندی زد و گفت: «چه خوب شد این سوال را پرسیدی و فضا برای رفع سوءتفاهمات فراهم شد. البته میدانم كه شما از روی احساسات و دغدغههای ارزشمندی كه دارید، میپرسید».
در جملات اولیه شیخ كه تدبیر كردم، روشن شد كه پیام او سوی چه كسانی است؛ «اولا من و همسرم بسیار ناراحتیم كه دختر نداریم چه اینكه دختر است كه برای پدر و مادر میماند». در این لحظه بود كه دانشجویان با صدای بلند و زدن دست شروع به تشویق كروبی كردند. ماجرای خوشمزهتری كه دو روی سكههای سازندگان تخریب را روشنتر میسازد، موضوع شهرام جزایری است كه بسیار شیرین مینماید. همان دانشجو، از مبالغ جزایری پرسید. كروبی در پاسخ به سابقه خود اشاره كرد و اظهار داشت: «به عنوان یك روحانی قریب به 50 سال است كه اجازهنامههای بسیاری از حضرت امام(ره) و سایر مراجع داشته و دارم و احكام زیادی در خصوص اداره اموال برای اینجانب صادر شده است و من از مدتها پیش با اجازه مراجع عالیقدر و مقام معظم رهبری، این مبالغ را هزینه میكردم. این آقا هم از طرف افراد خوشنام به من معرفی شد». نكته مهمی كه از آن غفلت شده، زمان انتشار این خبر است كه درست كمتر از یك هفته از موضوع تاریخی دفاع كروبی از كیان مجلس در ماجرای لقمانیان میگذشت. كروبی در ادامه به برخی مكاتبات انجامشده در آن مقطع اشاره كرد كه برخی دنبال ایجاد فضاسازی بودند كه در پی آن مقام معظم رهبری به قوه قضاییه نوشتند: <قبول كمك مالی برای امور خیریه از كسی كه گیرنده او را به فساد نمیشناسد و هیچ كمكی به او در هیچ امری نمیكند شرعا و قانونا اشكال ندارد. مقتضی است به مسوولان محترم آن قوه یادآوری بفرمایید كه این نحوه نامهنگاری موجب شبههافكنی درباره افراد موجه است و شایسته آن قوه نیست.>
سلسله مباحث ناپخته اینچنینی كه برخی به دنبال آن میگردند، به راهپیمایی روز دوشنبه در میدان فلسطین رسید. در این راهپیمایی، خانم جوانی كه به نظر میرسید سنش حول و حوش 30 سال باشد، با نزدیك شدن به محلی كه آقای كروبی در آن استقرار داشت، با صدای بلند فریاد میزد و به نظر میرسید بیشتر از آنكه بخواهد انتقادی مطرح كند، قصد جمع كردن مردم را دارد، تا آب گلآلودی برای آنان كه شاید ماموریتش را ابلاغ كردند، فراهم كند.
این خانم عزیز با صدای بلند فریاد میزد كه در سال 61 شما، من و همسرم را زندانی كردید. البته او اشارهای نكرد كه سنش در سال 61 چقدر بوده است و اینكه كروبی در آن ایام در چه مسوولیتی بوده است و او در چه سنی ازدواج كرده است.