ghalam313
15th August 2011, 04:49 PM
http://khabaronline.ir/images/2010/11/8_8908121650_l600.jpg
پس از مطرح شدن مکتب ایرانی از سوی مشایی چالش هایی به وجود آمد که خود مشایی و شخص رئیس جمهور نتوانستند دفاع عالمانه و قابل قبولی از آن انجام دهند.
چند وقت پیش مطلبی از استاد امرائی با عناوین مختلفی منتشر شد که موضوع آن آسیب شناسی مباحث پیش آمده در بحث باستانگرایی و اسلام ستیزی و نیز تمایل و تعصب برخی برای بازگشت به دین زرتشت و البته در مقابل توهین برخی به زرتشت و سعی در تخریب گذشته ایران بود.
این مطلب به شکل دیالکتیک و با روش گفتمان درون متنی که از شیوه های استاد امرائی است ارائه گردیده بود و خیلی راحت و بسیار زیبا مساله موجود را واکاوی نموده بود که هر انسان منصفی تسلیم شیوه بیان و نیز قدرت اقناعی آن می شود.
اما در این میان عده ای بر این باورند از این مطلب بیشتر می توان برای دفاع از مکتب ایرانی استفاده نمود بطوریکه در نهایت پاسخ و دفاعی قابل قبول به چرایی و چگونگی "مکتب ایرانی" می دهد.
اگر چه معلوم نیست که منظور مستقیم استاد امرائی همان برداشت این افراد بوده یا خیر اما در مجموع این مقاله شاید بتوان گفت که هر دو طرف قضیه را به توافق و تشابه در خواسته می رساند که به نوعی جالب توجه است.
با این وجود ممکن است هر کسی این مطلب را ابزاری برای تحکیم خواشته خود بیابد.
مطلب یاد شده را می توان از طریق لینک زیر مشاهده کرد.
اسلام در ایران سیلی خورده است. (http://www.njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fsiasatpardaz.vcp.i r%2F%3Fviewpost%3D9i681fr2506c)
پس از مطرح شدن مکتب ایرانی از سوی مشایی چالش هایی به وجود آمد که خود مشایی و شخص رئیس جمهور نتوانستند دفاع عالمانه و قابل قبولی از آن انجام دهند.
چند وقت پیش مطلبی از استاد امرائی با عناوین مختلفی منتشر شد که موضوع آن آسیب شناسی مباحث پیش آمده در بحث باستانگرایی و اسلام ستیزی و نیز تمایل و تعصب برخی برای بازگشت به دین زرتشت و البته در مقابل توهین برخی به زرتشت و سعی در تخریب گذشته ایران بود.
این مطلب به شکل دیالکتیک و با روش گفتمان درون متنی که از شیوه های استاد امرائی است ارائه گردیده بود و خیلی راحت و بسیار زیبا مساله موجود را واکاوی نموده بود که هر انسان منصفی تسلیم شیوه بیان و نیز قدرت اقناعی آن می شود.
اما در این میان عده ای بر این باورند از این مطلب بیشتر می توان برای دفاع از مکتب ایرانی استفاده نمود بطوریکه در نهایت پاسخ و دفاعی قابل قبول به چرایی و چگونگی "مکتب ایرانی" می دهد.
اگر چه معلوم نیست که منظور مستقیم استاد امرائی همان برداشت این افراد بوده یا خیر اما در مجموع این مقاله شاید بتوان گفت که هر دو طرف قضیه را به توافق و تشابه در خواسته می رساند که به نوعی جالب توجه است.
با این وجود ممکن است هر کسی این مطلب را ابزاری برای تحکیم خواشته خود بیابد.
مطلب یاد شده را می توان از طریق لینک زیر مشاهده کرد.
اسلام در ایران سیلی خورده است. (http://www.njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fsiasatpardaz.vcp.i r%2F%3Fviewpost%3D9i681fr2506c)