F.PHYSICIST
9th August 2011, 01:14 PM
[esteress]خود بیمار انگاری[esteress] (http://www.pezeshkie89-2.blogfa.com/post-46.aspx)
شخص خودبیمارانگار همیشه دچار یک نوع وسواس فکری و ترس از یک بیماری جدی است. افراد خودبیمارانگار، همیشه دچار این وسواس هستند که در مورد عملکرد بدن خویش، شک و تردید دارند و احساسات و عواطف طبیعی مانند ضربان قلب و عرق کردن و مسائل جزئی و غیرطبیعی همچون آبریزش بینی، یک گلودرد ساده و یا جوشها و دملهای کوچک را نشانهی شرایط بد بیماری خود میدانند. آنان حتی ممکن است روی یکسری اعمال مبهم و پیچیده تمرکز کنند. برای نمونه میگویند بدنمان خسته است یا دلمان درد میکند.
یک شکل این اختلال، این است که افراد روی یک عضو خاص مانند کلیهها و یا یک بیماری مانند سرطان تمرکز دارند و نسبت به آن، وسواس بهخرج میدهند. با وجود جواب منفی اینگونه آزمایشات، فرد مبتلا به این بیماری، هیچ توجهی به کمکردن اضطراب خویش ندارد و همچنان با مراجعهی مکرر، سعیمیکند سلامت خود را بازیابد. از آنجایی که اینگونه افراد بهجای مراجعه به روانشناس، بهدنبال راههایی غیرمجاز همچون مصرف قرصهای گوناگون برای معالجهی جسم خویش هستند، بنابراین نمیتوان آمار دقیقی از اینگونه افراد بهدست داد اما نسبت شیوع آن بین زن و مرد، به یک اندازه میباشد. تشخیص بیماری هیپوکندریا، حدود ششماه طول میکشد. افرادی که دچار این بیماری هستند، از اختلالات روانی دیگری نیز رنج میبرند. دوسوم این افراد دارای افسردگی حاد، اختلال اضطراب، اختلال وسواس فکری- عملی و اضطراب فراگیر هستند. یک بیمار هیپوکندریاک، ممکن است برای مدتی طولانی دارای علائم هیپوکندریا باشد ولی بعد از آن، ممکن است برای مدتی این علائم ناپدید شوند. بهطور تقریبی حدود یکسوم این افراد بهطور فزایندهای بهبود پیدا میکنند. افرادی که از موقعیت اجتماعی و اقتصادی بالاتری برخوردارند، استرس و اضطرابشان با روشهای روانشناسی، بهراحتی قابل درمان است و افرادی که دچار خودبیمارانگاری هستند اما از سایر اختلالات شخصیت رنج نمیبرند، ممکن است شانس بالاتری برای بهبود داشته باشند.
شخص خودبیمارانگار همیشه دچار یک نوع وسواس فکری و ترس از یک بیماری جدی است. افراد خودبیمارانگار، همیشه دچار این وسواس هستند که در مورد عملکرد بدن خویش، شک و تردید دارند و احساسات و عواطف طبیعی مانند ضربان قلب و عرق کردن و مسائل جزئی و غیرطبیعی همچون آبریزش بینی، یک گلودرد ساده و یا جوشها و دملهای کوچک را نشانهی شرایط بد بیماری خود میدانند. آنان حتی ممکن است روی یکسری اعمال مبهم و پیچیده تمرکز کنند. برای نمونه میگویند بدنمان خسته است یا دلمان درد میکند.
یک شکل این اختلال، این است که افراد روی یک عضو خاص مانند کلیهها و یا یک بیماری مانند سرطان تمرکز دارند و نسبت به آن، وسواس بهخرج میدهند. با وجود جواب منفی اینگونه آزمایشات، فرد مبتلا به این بیماری، هیچ توجهی به کمکردن اضطراب خویش ندارد و همچنان با مراجعهی مکرر، سعیمیکند سلامت خود را بازیابد. از آنجایی که اینگونه افراد بهجای مراجعه به روانشناس، بهدنبال راههایی غیرمجاز همچون مصرف قرصهای گوناگون برای معالجهی جسم خویش هستند، بنابراین نمیتوان آمار دقیقی از اینگونه افراد بهدست داد اما نسبت شیوع آن بین زن و مرد، به یک اندازه میباشد. تشخیص بیماری هیپوکندریا، حدود ششماه طول میکشد. افرادی که دچار این بیماری هستند، از اختلالات روانی دیگری نیز رنج میبرند. دوسوم این افراد دارای افسردگی حاد، اختلال اضطراب، اختلال وسواس فکری- عملی و اضطراب فراگیر هستند. یک بیمار هیپوکندریاک، ممکن است برای مدتی طولانی دارای علائم هیپوکندریا باشد ولی بعد از آن، ممکن است برای مدتی این علائم ناپدید شوند. بهطور تقریبی حدود یکسوم این افراد بهطور فزایندهای بهبود پیدا میکنند. افرادی که از موقعیت اجتماعی و اقتصادی بالاتری برخوردارند، استرس و اضطرابشان با روشهای روانشناسی، بهراحتی قابل درمان است و افرادی که دچار خودبیمارانگاری هستند اما از سایر اختلالات شخصیت رنج نمیبرند، ممکن است شانس بالاتری برای بهبود داشته باشند.