*atusa*
6th August 2011, 01:32 AM
سیستم اداره کشور بصورت پادشاهی برای نخستین بار در جهان توسط ایران پایه گذاری شده است. این سیستم که الان در کشورهای پیشرفتهای از قبیل: انگلستان- سوئد-اسپانیا-تایلند-ژاپن(امپراطوری یا همان پادشاهی)-دانمارک-بلژیک-لوکزانبورگ-هلند-نروژ-استرالیا و... اجرا میشود در بیش از 6000 سال پیش توسط کیومرث ها و جمشیدها و هوشنگها اجرا و بنیان نهاده شده است به صورتی که جمشید شاه تمام مردم روحانی و مذهبی را به قشر راهنمای مردم تبدیل کرده و اجازه ورود آنان به مسائل داخلی جامعه را نداد و به آنان مکانی در خارج شهر داد تا به ارشاد دینی مردم بپردازند . آثار به ثبت رسده در مسجد سلیمان خوزستان (مربوط به هوشنگ شاه) یکی از افتخارات دیرینهی ایران است.نمونهای از اقدامات پادشاهان6000 سال پیش ایران: هوشنگ شاه دارای انجمن پادشاهی و رایزنی حکومتی بوده است.هوشنگ شاه سپاه نظامی برای دفاع از ایران تشکیل داد.هوشنگ شاه جشن سده راکه جشن ملی بوده و هماکنون هم وجود دارد را بنا نهاد و آن را جشن شادی برای کشف آتش برای اولین بار در جهان نام نهاد. هوشنگ شاه در طول چهل سال پادشاهی خود بر هفت کشور تسلط داشت و آن کشورها را تحت حمایت ایران قرار داد ، بعد از وی جمشید بر تخت نشست و ذوب فلزات و نرم کردن آهن را آغاز کرد و از آن ابزار آلات جنگی و دفاعی ساخت. جمشید شاه با آب و خاک و آهک و... خشت و ساروج ساخت و از آن گرمابه و... ساخت.
ساختمانهای ضد زلزله در عصر هخامنشیان پایه گذاری شده است. بناهای ساخته شده در 2500 سال پیش در مجتمع پاسارگاد تحمل زلزله با شدت 7 ریشتر را دارند . این بناها بر روی دو پی قرار دارند که پی اول از سنگ و ملات و ساروج بوده و پی دوم فقط ار سنگ میباشد که بر روی پی اول میلغزد و به این ترتیب میتوند در برابر زلزله مقاومت کند. این شیوه در جدیدترین تکنولوژی سازه میباشد که در دنیا انجام میشود و ایرانیان در دوره هخامنشیان به آن پی برده اند و چقدر اسفناک که پس از 2500 سال در این کشور زلزله 5 ریشتری باعث مرگ 40000 ایرانی میشود.همانطوری که آگاه هستید ایران در خط زلزله خیز جهان قرار دارد و بناهای پرسپولیس و پاسارگاد که از 2500 سال پیش تاکنون باقی مانده است گواه این موضوع است.
کلمهی شاهراه از راهی که کوروش بین سارد پایتخت کارون و پاسارگاد احداث کرد گرفته شده.
کوروش بزرگ در شوروی سابق شهری ساخت به نام کورپولیوس که خجند امروزی نام دارد.
دیوار چین با بهرهگیری از دیواری که کروروش در شمال ایران در سال 544 قبل از میلاد ساخت ، ساخته شد.
کوروش پس از فتح بابل به معبد مردوک رفت و برای ادای احترام به بابلی ها به خدای آنان ستایش کرد و در همان معبد که بیش از 1000 متر بلندی داشت برای اثبات حسن نیت خود به آنان تاجگذاری نمود.
کوروش بزرگ پس از تصرف بابل 25 هزار بردهی یهودی را که در آن شهر زیر یوق بردگی شاه بابل بود آزاد کرد.
واژه پارادایز در زبان انگلیسی از باغهای سلطنتی کوروش بزرگ گرفته شده است.کوروش در پایتخت امپراتوری خود باغهای عظیمی را بنا نهاد مه آنها را پردیس نام نهاده بود و بع مرور زمان آن به پارادایز انگلیسی تبدیل شد.
داریوش بزرگ طرح تعلیمات عمومی و سواد آموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به کوجب آن همهی مردم میبایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جانشین خط میخی کرد که بعد ها خط پهلوی نام گرفت.(داریوش به حق متعلق به زمان خود نبود و 2000 سال جلوتر از خود میاندیشید)
داریوش در سال 521 قبل از میلاد فرمان داد : من عدالت را دوست دارم ، از گناه متنفرم و از ظلم طبقات بالا به ظبقات پایین خشنود نیستم.
داریوش بزرگ در پاییز و زمستان 518-519 نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بر روی کاغذ آورد.
داریوش در سال دهم پادشاهی خودشاهراه بزرگ کوروش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که بعدها جاده ابریشم نام گرفت.
داریوش بزرگ برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بود 25 هزار کارگر بصورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هزار استاد کار هر 5 روز یکبار یک سکهی طلا(داریک) میداده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن(کره) ، عسل و پنیر میداده است و هر 10 روز یکبار استراحت داشتند.
داریوش بزرگ در سال برای ساخت کاخ پرسپولیس به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد میداده که به گفته مورخان گرانترین کاخ دنیا محسوب میشده است این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده و بدون پرداخت مزد با شلاق نیز همراه بوده است.
تقویم کنونی (ماه 30 روز) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی «دنی تون» بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال 5 عید مذهبی و 31 روز تعطیلی رسمی وجود داشته که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است.
داریوش بزرگ پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گذاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چهفرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند.
داریوش بزرگ برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزئی از ایران بوده سدی عظیم بر روی رود سند بنا نهاد.
شاهنشاه کمبوجیه فرزند کوروش بزرگ در نخستین اقدام بعد از نشستن بر اریکه شاهنشاهی آسیا به مدت 3 سال تمام خدمت نظامی (سربازی) و مالیات را برای مردمان کشورهای تحت کنترل ایران بخشید.به طوری که هرودوت مینویسد پس از مرگ وی با اینکه مشکل روحی پیدا کرده بود ولی تمام کشورهای آسیا برای وی گریستند.
کمبوجیه فرزند کوروش یکی از سختگیرترین پادشاهان تاریخ ایران در راه اجرای عدالت و قانون بوده است. یک نمونه بارز آن که مورخین بارها از آن یاد میکردهاند ریشه کن کردن رشوهگیری در دولت شاهنشاهی او بوده ، وی شخصی را که از مقامات دولتی ایران بوده و خبر رسید از مردم رشوه گرفته است را پوست بدنش را کند و آن را از کاه پرکرد و در دروازه اصلی شهر آویزان کرد و پسرش را به جای پدر نشاند و به او گفت که هر زمان شیطان خواست تو را فریب دهد ، عاقبت رشوه گیری پدرت را ببین و از این کار دوری کن.
کمبوجیه فرزند کوروش به دلیل کشته شدن 12 ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذرخواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود با 250 هزار سرباز ایرانی در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و به دلیل آمدن قحطی در مصر مقدار بسیار زیادی غله وارد مصر کرد . اکنون یک نقاشی در مصر وجود دارد که کمبوجیه را در حال اخترام به خدایان مصر نشان میدهد و به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرده و بیاحترامیبه آنان ننموده.
در دوره شاهنشاهی اشکانیان برق و باطری برای نخستین بار در جهان کشف شده بود . این باطری از دل خاکهای بغداد که قلمرو پادشاهی ایران بود توسط کو نیگ آلمانی به دست آمد و به ثبت رسید و هم اکنون در موزه بغداد نگهداری میشود.
امپراتوری شاهنشاهی اشکانیان در اواخر حکومتش به بیش از 240 کشور و حکومت مستقل تقسیم شده بود و ایران تجزیه شده بود و این اردشیر پاپکان بود که باردیگر ایران را از نابودی حتمی نجات داد و همه شهرهای تجزیه شده را گرد هم در آورد و امپراتوری ساسانی را بنا نمود که برگرفته از تمدن کهن پارس بود.
شاهنشاه شاهپور ساسانی در کنار گاخ پرسپولیس (نخت جمشید) رفت و نیاکان خود را ستایش کرد. وی نخست یزدان پاک را ستایش کرد- سپس نیای خود را ستایش کرد- سپس شاهنشاهانی که پرسپولیس را ساختند(داریوش و خشایارشا) را ستایش کرد و برای آنان از خداوند طلب آمرزش نمود و در نهایت در کنار این بنای باشکوه ایرانی شراب نوشید.
کشور ترکمنستان کنونی همان توران باستان است و در زمانهای شاهنشاهی کیانی و پیشدادی سالها با ایران جنگیدند. سپس با به قدرت رسیدن شاهنشاهی هخامنشی و اشکانی و ساسانی یکی از شهرهای کوچک ایران شد.
کلمه تخت جمشید واقعی نیست و تنها یک نامک برای محفوظ ماندن کاخهای داریوش بزرگ است تا از دست ویرانگژر سپاه اسلام به دور بماند. تخت جمشید در لغت به معنی محل تاجگذاری وتخت شاهنشاهی جمشید ، شاه پیشدادی که به مقام والای مهر ایزدی رسیده بود و در نزد جهان آن روزگار در 6000 سال پیش ارزش و مقام بزرگی داشته است . به همین دلیل کاخهای داریوش بزرگ نام حقیقیاش پارسه است و یونانی ها آن را پرسپولیس نامیدند به معنی: پرس(=پارسه،پارس) + پولیس(= شهر) که درکل به معنی شهر پارسه نامیدند و تخت جمشید تنها یک نام رویایی است که پس از ورود اسلام به ایران روی آن گذاشته شد تا سپاه ویرانگر اسلام آنرا مورد هجوم قرار ندهد. همانطور که آرامگاه کوروش بزرگ ایرانیان را تغییر نام دادند و نام مقبره مادر سلیمان را روی آن گذاشتند یا نمونه دیگر تخت سلیمان که هیچ مفهوم تاریخی ندارد و در اصل آتشکده آذرگشنسب نام داشته وتنها برای محفوظ ماندن این مکانها از دست اعراب بدوی و شتر سوار ، مردم باهوش ایران نام این مکان ها را تغییر دادند.
تاریخچه نام سرزمینهای آذربایجان ما برگرفته از سنت نیک زرتشت گرامی است.این نام از زبان پهلوی گرفته شده است و در حقیقت آتروپان بوده است به معنی نگهدارنده آتش. به مرور زمان نام آن تغییراتی گرفت و آذرآبادگان شد و هم اکنون آذربایجان.
پرچم کشور ترکیه کنونی برگرفته از آیین میترایی سرزمین ایران است . رنگ سرخ و ماه آن به گفته مورخان بیرق شناس همان آیین میترایی و مهر و ماه و خورشید است . این کشور تا قبل از یورش سپاه اسلام یکی از شهرهای کوچک ایران بوده است و فرهنگ و سنت مردمانش بسیار برگرفته شده از سنتهای ایرانی است.
شهر فیروز آباد کنونی در استان فارس همان اردشیرخره- شهر بنا شده توسط شاهنشاه اردشیر ساسانی است.
پایتخت کشور از دست رفته ایرانی – آذربایجان-که باکو نام دارد ریشه تاریخی نامگذاریاش از باگوان- باگاوان-بادکوبه-پهلوی ایرانی گرفته شده است.این واژه در پارسی باستان به معنی سرزمین خدایان بوده است که پس از یورش سپاه اسلام تغییر لغتی پیدا نمود و باکویه نامیده شد.
پایتخت عراق کنونی که بغداد نامیده میشود واژهای کاملا ایرانی است واین شهر پایتخت ایران بوده است (تیسفون). بغداد به معنی بغ + داد به معنی داده شده از طرف خداوند. در تاریخ ایران باستان آمده است که در این شهر شاهنشاه انوشیروان هفتهای یکبار دادگستری مینموده و داد مظلومان را بررسی میکرده است.
بسیار از آیینهایی دین مسیحیت برگرفته شده از آیین میترایی ایرانی است که در هفت هزار سال پیش در سرزمین مقدس ایران به وجود آمده است. حتی اسامی روزهای آنان نیز ریشهای ایرانی دارد. مانند:
دوشنبه(مه شید ایرانی)=Monday
شنبه (کیوان شید = ساتورن ایرانی)=Saturday
یکشنبه(مهر شید ایرانی )= Sunday که همان روزی است که کنستانتین در سال سیصد و بیست و یک میلادی آن را تعطیل رسمی و روز جهانی مهر اعلام نمود.
پس از یورش سپاه اسلام به ایران مرمان بهدین ایران زمین «گبر» خوانده شدند. گبر واژهای است از پهلوی به معنی مرد و در کردی و بلوچی نیز همین معنی را دارد. ولی اعراب به زرتشتیان ایران واژه گبر دادند به معنی کافر. از دیگر نامهایی که به ایرانیان نسبت دادند واژه مجوس بود که گرفته شده از مگوش در زبان پهلوی به معنی مغ و پیشوای دینی زرتشتی است. ولی سپاه اسلام مجوس را به معنی پیروان کافر و آتش پرست به ایرانیان یکتا پرست نسبت دادند. از دیگر واژههایی که اعراب وحشی بر مردمان پاک ایران نام نهادند واژه عجم بوده است. به طوری که علی ابن ابی طالب در خطبهای به مردم میگوید: سلام بر شما مردمان کوفه که شما شوکت عجمان را از بین بردید ( تاریخ طبری-جلد-6 ص2208)
فیلسوف ایرانی زرتشتی «ابن المقفع» توسط مسلمانان حاکم بر ایران تکه تکه شد. ابن المقفع نامش پیش از اینکه به ظاهر مسلمان شدهباشد روزبه بوده است. ولی از شدت خفقان و فشار مذهبی اسلامی در آن دوران خود را به ظاهر مسلمان مینامند ولی در باطن زرتشتی اصیل بود. نام پدرش دادویه بود و از شهر اردشیرخوره( فیروز آباد کنونی) بود. وی دانشمندی بزرگ بود که کتابهای کلیله و دمنه ،سیرت انوشیروان ، خدای نامه ، کتب ارسطو و.. را به عربی و فارسی ترجمه نمود. مورخین گفتهاند روزی او از کنار درب مهر ( آتشکدهای ) عبور میکرد و به زبان بلند شعری خواند: ای خانهی مهر گر شدم از تو برون/ با چشمی اشکبار و قلبی پر خون/ سوگند به خاک درت ای درگه مهر / تن بردم و دل نهادم آنجا به درون. این شعر وی را عدهای شنیدند و به خلیفه تازی حاکم بر ایران خبرش را رساندند و وی دستور داد که او را تکه تکه کنند به این صورت که نخست دستش را بریدند و سپس پاهایش را بریدند و آنگاه دستهای و پاهای بریده را در جلوی دیدگان ابن المقفع در آتش انداختند و سوزاندند و سپس بدنش را با خنجری پاره پاره کردند. این بزرگ مرد ایرن در سال 143 هجری در سن 36 سالگی تکه تکه شد ولی خاطرهاش همیشه جاوید است.
این جمله از انوشیروان عادل است: کشور با بی دینی اداره می شود و دورن میگذرد ولی ظلم پایدار نیست و بزرگترین دولتها را سرنگون خواهد کرد.(تاریخ مسعودی- مروج الذهب)
ایرانیان تا سالهای سال اسلام را نپذیرفتند و دهها سال با مسلمانان نبرد کردند. تاریخ طبری- ابن هشام-البلاذری-ابن خلدون از معتبر ترین اسناد این وقایع است.بلاذری مینویسد خانواده های پارسی از آن جهت اسلام را نپذیرفتند که دادن جزیه و خراج را به اعراب وحشی را برای خود ننگ بزرگی میدانستند.
حکیم سهروردی معروف به شیخ اشراف که در سال 549 پا به جهان گشود، در سال 587 هجری توسط شیخ صلاح الدین عیوبی خلیفه مصر و شام در سن 38 سالگی کشته شد. او از نور الانوار ستایش بسیار میکند که همان آتش زرتشت است. وی در کتب خود از حکمای ایران مانند جاماسب-فرشوشتر و بزرگمهر به نیکی یاد میکند.
فردوسی بزرگ که در سال 329 هجری پا به جهان گشود و 35 سال از عمر باشکوه خود را برای زنده کردن ایران از دست اعراب وحشی سپری کرد. وی در سال 416 چشم از جهان فرو بست ولی مسلمانان متحجر آن زمانبر جسد وی نماز نگذاشتند و او را کافر و آتش پرست خطاب کردند زیرا او همه کتاب حماسی و جهانی خود را در ستایش تمدن پیش از اسلام صرف کرد. در سال 1313 آرامگاه ابدی وی با الهام از آرامگاه کوروش بزرگ به دستور رضا شاه بنا گشت و جشنی جهانی با حضور عده زیادی از خاور شناسان کشور های مختلف برای گرامی داشت هزاره فردوسی برگذار شد.
انوشیروان دادگستر بدون محافظ از دربار خارج میشده است. به گفته فردوسی بزرگ روزی موبدان به وی گفتند که مردم نگرانند که تو بدون لشگر و محافظ به درون شهر میآیی؟ شاهنشاه پاسخ داد که اگر دادگر باشم این بهترین محافظ و پاسدار برای من است.
شهر قزوین را جغرافیا نویسان بزرگ شادشاپور میدانند. این شهر توسط شاهنشاه شاپور اول بنا گشت و به همین مناسبت نام شادشاپور را برروی آن گذاشت که دریای کاسپین یا خزر را نیز دریای قزوین میخوانند.زیرا قزوین از شهرهای بزرگ مهم آن روزگار به حساب میآمده است .
شهر هرات افغانستان یکی از شهرهای مهمایران بوده است. در فرگرد اول وندیداد نام هرات آمده است. در کتیبه داریوش بزرگ در بیستون نام هرات به عنوان شهری ایرانی آمده است. در کتب دینی زرتشتی (بند 18 فرگرد اول وندیداد) آمده استششمین شهرر که من(اهورامزدا) آفریدم و اهریمن از آنجا دور شد هرات است.
منبع: کتاب ناگفتههای تاریخ کهن ایران زمین
ساختمانهای ضد زلزله در عصر هخامنشیان پایه گذاری شده است. بناهای ساخته شده در 2500 سال پیش در مجتمع پاسارگاد تحمل زلزله با شدت 7 ریشتر را دارند . این بناها بر روی دو پی قرار دارند که پی اول از سنگ و ملات و ساروج بوده و پی دوم فقط ار سنگ میباشد که بر روی پی اول میلغزد و به این ترتیب میتوند در برابر زلزله مقاومت کند. این شیوه در جدیدترین تکنولوژی سازه میباشد که در دنیا انجام میشود و ایرانیان در دوره هخامنشیان به آن پی برده اند و چقدر اسفناک که پس از 2500 سال در این کشور زلزله 5 ریشتری باعث مرگ 40000 ایرانی میشود.همانطوری که آگاه هستید ایران در خط زلزله خیز جهان قرار دارد و بناهای پرسپولیس و پاسارگاد که از 2500 سال پیش تاکنون باقی مانده است گواه این موضوع است.
کلمهی شاهراه از راهی که کوروش بین سارد پایتخت کارون و پاسارگاد احداث کرد گرفته شده.
کوروش بزرگ در شوروی سابق شهری ساخت به نام کورپولیوس که خجند امروزی نام دارد.
دیوار چین با بهرهگیری از دیواری که کروروش در شمال ایران در سال 544 قبل از میلاد ساخت ، ساخته شد.
کوروش پس از فتح بابل به معبد مردوک رفت و برای ادای احترام به بابلی ها به خدای آنان ستایش کرد و در همان معبد که بیش از 1000 متر بلندی داشت برای اثبات حسن نیت خود به آنان تاجگذاری نمود.
کوروش بزرگ پس از تصرف بابل 25 هزار بردهی یهودی را که در آن شهر زیر یوق بردگی شاه بابل بود آزاد کرد.
واژه پارادایز در زبان انگلیسی از باغهای سلطنتی کوروش بزرگ گرفته شده است.کوروش در پایتخت امپراتوری خود باغهای عظیمی را بنا نهاد مه آنها را پردیس نام نهاده بود و بع مرور زمان آن به پارادایز انگلیسی تبدیل شد.
داریوش بزرگ طرح تعلیمات عمومی و سواد آموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به کوجب آن همهی مردم میبایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جانشین خط میخی کرد که بعد ها خط پهلوی نام گرفت.(داریوش به حق متعلق به زمان خود نبود و 2000 سال جلوتر از خود میاندیشید)
داریوش در سال 521 قبل از میلاد فرمان داد : من عدالت را دوست دارم ، از گناه متنفرم و از ظلم طبقات بالا به ظبقات پایین خشنود نیستم.
داریوش بزرگ در پاییز و زمستان 518-519 نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بر روی کاغذ آورد.
داریوش در سال دهم پادشاهی خودشاهراه بزرگ کوروش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که بعدها جاده ابریشم نام گرفت.
داریوش بزرگ برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بود 25 هزار کارگر بصورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هزار استاد کار هر 5 روز یکبار یک سکهی طلا(داریک) میداده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن(کره) ، عسل و پنیر میداده است و هر 10 روز یکبار استراحت داشتند.
داریوش بزرگ در سال برای ساخت کاخ پرسپولیس به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد میداده که به گفته مورخان گرانترین کاخ دنیا محسوب میشده است این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده و بدون پرداخت مزد با شلاق نیز همراه بوده است.
تقویم کنونی (ماه 30 روز) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی «دنی تون» بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال 5 عید مذهبی و 31 روز تعطیلی رسمی وجود داشته که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است.
داریوش بزرگ پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گذاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چهفرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند.
داریوش بزرگ برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزئی از ایران بوده سدی عظیم بر روی رود سند بنا نهاد.
شاهنشاه کمبوجیه فرزند کوروش بزرگ در نخستین اقدام بعد از نشستن بر اریکه شاهنشاهی آسیا به مدت 3 سال تمام خدمت نظامی (سربازی) و مالیات را برای مردمان کشورهای تحت کنترل ایران بخشید.به طوری که هرودوت مینویسد پس از مرگ وی با اینکه مشکل روحی پیدا کرده بود ولی تمام کشورهای آسیا برای وی گریستند.
کمبوجیه فرزند کوروش یکی از سختگیرترین پادشاهان تاریخ ایران در راه اجرای عدالت و قانون بوده است. یک نمونه بارز آن که مورخین بارها از آن یاد میکردهاند ریشه کن کردن رشوهگیری در دولت شاهنشاهی او بوده ، وی شخصی را که از مقامات دولتی ایران بوده و خبر رسید از مردم رشوه گرفته است را پوست بدنش را کند و آن را از کاه پرکرد و در دروازه اصلی شهر آویزان کرد و پسرش را به جای پدر نشاند و به او گفت که هر زمان شیطان خواست تو را فریب دهد ، عاقبت رشوه گیری پدرت را ببین و از این کار دوری کن.
کمبوجیه فرزند کوروش به دلیل کشته شدن 12 ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذرخواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود با 250 هزار سرباز ایرانی در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و به دلیل آمدن قحطی در مصر مقدار بسیار زیادی غله وارد مصر کرد . اکنون یک نقاشی در مصر وجود دارد که کمبوجیه را در حال اخترام به خدایان مصر نشان میدهد و به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرده و بیاحترامیبه آنان ننموده.
در دوره شاهنشاهی اشکانیان برق و باطری برای نخستین بار در جهان کشف شده بود . این باطری از دل خاکهای بغداد که قلمرو پادشاهی ایران بود توسط کو نیگ آلمانی به دست آمد و به ثبت رسید و هم اکنون در موزه بغداد نگهداری میشود.
امپراتوری شاهنشاهی اشکانیان در اواخر حکومتش به بیش از 240 کشور و حکومت مستقل تقسیم شده بود و ایران تجزیه شده بود و این اردشیر پاپکان بود که باردیگر ایران را از نابودی حتمی نجات داد و همه شهرهای تجزیه شده را گرد هم در آورد و امپراتوری ساسانی را بنا نمود که برگرفته از تمدن کهن پارس بود.
شاهنشاه شاهپور ساسانی در کنار گاخ پرسپولیس (نخت جمشید) رفت و نیاکان خود را ستایش کرد. وی نخست یزدان پاک را ستایش کرد- سپس نیای خود را ستایش کرد- سپس شاهنشاهانی که پرسپولیس را ساختند(داریوش و خشایارشا) را ستایش کرد و برای آنان از خداوند طلب آمرزش نمود و در نهایت در کنار این بنای باشکوه ایرانی شراب نوشید.
کشور ترکمنستان کنونی همان توران باستان است و در زمانهای شاهنشاهی کیانی و پیشدادی سالها با ایران جنگیدند. سپس با به قدرت رسیدن شاهنشاهی هخامنشی و اشکانی و ساسانی یکی از شهرهای کوچک ایران شد.
کلمه تخت جمشید واقعی نیست و تنها یک نامک برای محفوظ ماندن کاخهای داریوش بزرگ است تا از دست ویرانگژر سپاه اسلام به دور بماند. تخت جمشید در لغت به معنی محل تاجگذاری وتخت شاهنشاهی جمشید ، شاه پیشدادی که به مقام والای مهر ایزدی رسیده بود و در نزد جهان آن روزگار در 6000 سال پیش ارزش و مقام بزرگی داشته است . به همین دلیل کاخهای داریوش بزرگ نام حقیقیاش پارسه است و یونانی ها آن را پرسپولیس نامیدند به معنی: پرس(=پارسه،پارس) + پولیس(= شهر) که درکل به معنی شهر پارسه نامیدند و تخت جمشید تنها یک نام رویایی است که پس از ورود اسلام به ایران روی آن گذاشته شد تا سپاه ویرانگر اسلام آنرا مورد هجوم قرار ندهد. همانطور که آرامگاه کوروش بزرگ ایرانیان را تغییر نام دادند و نام مقبره مادر سلیمان را روی آن گذاشتند یا نمونه دیگر تخت سلیمان که هیچ مفهوم تاریخی ندارد و در اصل آتشکده آذرگشنسب نام داشته وتنها برای محفوظ ماندن این مکانها از دست اعراب بدوی و شتر سوار ، مردم باهوش ایران نام این مکان ها را تغییر دادند.
تاریخچه نام سرزمینهای آذربایجان ما برگرفته از سنت نیک زرتشت گرامی است.این نام از زبان پهلوی گرفته شده است و در حقیقت آتروپان بوده است به معنی نگهدارنده آتش. به مرور زمان نام آن تغییراتی گرفت و آذرآبادگان شد و هم اکنون آذربایجان.
پرچم کشور ترکیه کنونی برگرفته از آیین میترایی سرزمین ایران است . رنگ سرخ و ماه آن به گفته مورخان بیرق شناس همان آیین میترایی و مهر و ماه و خورشید است . این کشور تا قبل از یورش سپاه اسلام یکی از شهرهای کوچک ایران بوده است و فرهنگ و سنت مردمانش بسیار برگرفته شده از سنتهای ایرانی است.
شهر فیروز آباد کنونی در استان فارس همان اردشیرخره- شهر بنا شده توسط شاهنشاه اردشیر ساسانی است.
پایتخت کشور از دست رفته ایرانی – آذربایجان-که باکو نام دارد ریشه تاریخی نامگذاریاش از باگوان- باگاوان-بادکوبه-پهلوی ایرانی گرفته شده است.این واژه در پارسی باستان به معنی سرزمین خدایان بوده است که پس از یورش سپاه اسلام تغییر لغتی پیدا نمود و باکویه نامیده شد.
پایتخت عراق کنونی که بغداد نامیده میشود واژهای کاملا ایرانی است واین شهر پایتخت ایران بوده است (تیسفون). بغداد به معنی بغ + داد به معنی داده شده از طرف خداوند. در تاریخ ایران باستان آمده است که در این شهر شاهنشاه انوشیروان هفتهای یکبار دادگستری مینموده و داد مظلومان را بررسی میکرده است.
بسیار از آیینهایی دین مسیحیت برگرفته شده از آیین میترایی ایرانی است که در هفت هزار سال پیش در سرزمین مقدس ایران به وجود آمده است. حتی اسامی روزهای آنان نیز ریشهای ایرانی دارد. مانند:
دوشنبه(مه شید ایرانی)=Monday
شنبه (کیوان شید = ساتورن ایرانی)=Saturday
یکشنبه(مهر شید ایرانی )= Sunday که همان روزی است که کنستانتین در سال سیصد و بیست و یک میلادی آن را تعطیل رسمی و روز جهانی مهر اعلام نمود.
پس از یورش سپاه اسلام به ایران مرمان بهدین ایران زمین «گبر» خوانده شدند. گبر واژهای است از پهلوی به معنی مرد و در کردی و بلوچی نیز همین معنی را دارد. ولی اعراب به زرتشتیان ایران واژه گبر دادند به معنی کافر. از دیگر نامهایی که به ایرانیان نسبت دادند واژه مجوس بود که گرفته شده از مگوش در زبان پهلوی به معنی مغ و پیشوای دینی زرتشتی است. ولی سپاه اسلام مجوس را به معنی پیروان کافر و آتش پرست به ایرانیان یکتا پرست نسبت دادند. از دیگر واژههایی که اعراب وحشی بر مردمان پاک ایران نام نهادند واژه عجم بوده است. به طوری که علی ابن ابی طالب در خطبهای به مردم میگوید: سلام بر شما مردمان کوفه که شما شوکت عجمان را از بین بردید ( تاریخ طبری-جلد-6 ص2208)
فیلسوف ایرانی زرتشتی «ابن المقفع» توسط مسلمانان حاکم بر ایران تکه تکه شد. ابن المقفع نامش پیش از اینکه به ظاهر مسلمان شدهباشد روزبه بوده است. ولی از شدت خفقان و فشار مذهبی اسلامی در آن دوران خود را به ظاهر مسلمان مینامند ولی در باطن زرتشتی اصیل بود. نام پدرش دادویه بود و از شهر اردشیرخوره( فیروز آباد کنونی) بود. وی دانشمندی بزرگ بود که کتابهای کلیله و دمنه ،سیرت انوشیروان ، خدای نامه ، کتب ارسطو و.. را به عربی و فارسی ترجمه نمود. مورخین گفتهاند روزی او از کنار درب مهر ( آتشکدهای ) عبور میکرد و به زبان بلند شعری خواند: ای خانهی مهر گر شدم از تو برون/ با چشمی اشکبار و قلبی پر خون/ سوگند به خاک درت ای درگه مهر / تن بردم و دل نهادم آنجا به درون. این شعر وی را عدهای شنیدند و به خلیفه تازی حاکم بر ایران خبرش را رساندند و وی دستور داد که او را تکه تکه کنند به این صورت که نخست دستش را بریدند و سپس پاهایش را بریدند و آنگاه دستهای و پاهای بریده را در جلوی دیدگان ابن المقفع در آتش انداختند و سوزاندند و سپس بدنش را با خنجری پاره پاره کردند. این بزرگ مرد ایرن در سال 143 هجری در سن 36 سالگی تکه تکه شد ولی خاطرهاش همیشه جاوید است.
این جمله از انوشیروان عادل است: کشور با بی دینی اداره می شود و دورن میگذرد ولی ظلم پایدار نیست و بزرگترین دولتها را سرنگون خواهد کرد.(تاریخ مسعودی- مروج الذهب)
ایرانیان تا سالهای سال اسلام را نپذیرفتند و دهها سال با مسلمانان نبرد کردند. تاریخ طبری- ابن هشام-البلاذری-ابن خلدون از معتبر ترین اسناد این وقایع است.بلاذری مینویسد خانواده های پارسی از آن جهت اسلام را نپذیرفتند که دادن جزیه و خراج را به اعراب وحشی را برای خود ننگ بزرگی میدانستند.
حکیم سهروردی معروف به شیخ اشراف که در سال 549 پا به جهان گشود، در سال 587 هجری توسط شیخ صلاح الدین عیوبی خلیفه مصر و شام در سن 38 سالگی کشته شد. او از نور الانوار ستایش بسیار میکند که همان آتش زرتشت است. وی در کتب خود از حکمای ایران مانند جاماسب-فرشوشتر و بزرگمهر به نیکی یاد میکند.
فردوسی بزرگ که در سال 329 هجری پا به جهان گشود و 35 سال از عمر باشکوه خود را برای زنده کردن ایران از دست اعراب وحشی سپری کرد. وی در سال 416 چشم از جهان فرو بست ولی مسلمانان متحجر آن زمانبر جسد وی نماز نگذاشتند و او را کافر و آتش پرست خطاب کردند زیرا او همه کتاب حماسی و جهانی خود را در ستایش تمدن پیش از اسلام صرف کرد. در سال 1313 آرامگاه ابدی وی با الهام از آرامگاه کوروش بزرگ به دستور رضا شاه بنا گشت و جشنی جهانی با حضور عده زیادی از خاور شناسان کشور های مختلف برای گرامی داشت هزاره فردوسی برگذار شد.
انوشیروان دادگستر بدون محافظ از دربار خارج میشده است. به گفته فردوسی بزرگ روزی موبدان به وی گفتند که مردم نگرانند که تو بدون لشگر و محافظ به درون شهر میآیی؟ شاهنشاه پاسخ داد که اگر دادگر باشم این بهترین محافظ و پاسدار برای من است.
شهر قزوین را جغرافیا نویسان بزرگ شادشاپور میدانند. این شهر توسط شاهنشاه شاپور اول بنا گشت و به همین مناسبت نام شادشاپور را برروی آن گذاشت که دریای کاسپین یا خزر را نیز دریای قزوین میخوانند.زیرا قزوین از شهرهای بزرگ مهم آن روزگار به حساب میآمده است .
شهر هرات افغانستان یکی از شهرهای مهمایران بوده است. در فرگرد اول وندیداد نام هرات آمده است. در کتیبه داریوش بزرگ در بیستون نام هرات به عنوان شهری ایرانی آمده است. در کتب دینی زرتشتی (بند 18 فرگرد اول وندیداد) آمده استششمین شهرر که من(اهورامزدا) آفریدم و اهریمن از آنجا دور شد هرات است.
منبع: کتاب ناگفتههای تاریخ کهن ایران زمین