محسن آزماینده
5th August 2011, 04:39 PM
مغان جلگه مغان یا دشت مغان در شمال شرقیترین نقطه ایران قرارگرفتهاست و مساحت آن حدود ۹/۵۲۲۶ کیلومتر مربع میباشد که حدود ۱/۲۹ درصد استان اردبیل، ۷/۴ درصد کل مساحت آذربایجان و یک سیصد و پانزدهم ازخاک ایران را شامل میشود. این منطقه ازطرف شمال و شرق به جمهوری آذربایجان، از جنوب به شهرستان مشکین شهر و از غرب به ارس باران محدود میگردد. مغان در مقایسه با کشورهای کوچک جهان حدود ۲۷۵۱ برابر موناکو، ۲۴۴ برابر نائورو، ۸۵ برابر سان مارینو، ۳۲ برابر لیختن اشتاین، ۵/۱۶ برابر مالت، ۸ برابر بحرین، ۵ برابر هنگ کنگ، ۵/۱۱ برابر آندورا، ۹ برابر سنگاپور، ۵ /۱۷ مالدیو، ۱۵ برابر گرانادا، ۳ برابر کشور کومور و ۲ برابر لوکزامبورگ مساحت دارد. مغان تا سال ۱۳۵۵ یکی از توابع مشگین شهر محسوب میشد و در این سال از شهرستان مشگین شهر جداگردید و به عنوان یک شهرستان مستقل در چهار چوب تقسیمات کشوری به شمارآمد و شهر گرمی به مرکزیت آن تعیین شد و شهرستان مغان دارای سه بخش مغان غربی (به مرکزیت پارس آباد) مغان شرقی (به مرکزیت بیله سوار) و گرمی (به مرکزیت گرمی) گردید. درشهریور۱۳۷۰ نیز به دنبال تصویب مجلس شورای اسلامی، بخشهای مغان غربی و مغان شرقی با تغییر نام به پارس آباد و بیله سوار به صورت دو شهرستان مستقل در آمده و مغان عملاً به سه شهرستان مستقل (گرمی، بیله سوار و پارس آباد) تقسیم شد. دشت مغان در قسمت شمالی این منطقه به دشت همیشه بهار ایران معروف است این دشت یکی از قطبهای مهم کشاورزی و دامپروری ایران است. سراسر دشت مغان به علت خاصلخیزی خاک، دمای مساعد و موقعیت خاص منطقهای زیر کشت اقسام غلات، حبوبات و علوفه قرار میگیرد. بی مناسبت نیست که مغان را انبار غله آذربایجان میگویند. مرغوبترین غلات (گندم و جو) چه به صورت آبی و دیمی دراین منطقه تولید میشود. به جهت دمای معتدل و بارندگی متناسب، بهترین مراتع قشلاقی در دشت مغان با بازده قابل توجهی بوجود آمده که مورد تعلیف احشام طوایف متعدد عشایر شاهسون آذربایجان است. پارس آباد شمالیترین نقطه دشت، و شهر مرکزی آن به وسیله یک جاده آسفالته به اردبیل (۲۲۸ کیلومتر)، اصلاندوز (۵۰ کیلومتر) خداآفرین (۱۲۰ کیلومتر)، مشگین شهر (۲۰۰ کیلومتر) و تبریز ۴۰۰ کیلومتر وصل میشود. فاصله آن از راه اردبیل تا آستارا ۳۱۰ کیلومتر و از همین راه تا تهران حدود ۸۱۵ کیلومتر است مرزهای مغان: مرزهای بیرونی: مرزهای امروزی ایران بیشتر در دوره قاجار یعنی سده ۱۳ هجری قمری (سده ۱۹ میلادی تعیین گردید). این امردر اثر شکستهای ایران از روسیه و عثمانی و دخالت سود جویانه کشورهائی چون انگلیس بوجود آمد. در زمان شاهان قاجار به علت عدم کفایت و لیاقت آنان بخش بزرگی از آذربایجان تجزیه شد و دولتها هم کورکورانه در مقابل شاهان عمل نموده و بیگانگان بویژه پس از عهد نامه ترکمن چای در سال ۱۲۴۳ هجری قمری (۱۸۲۸ میلادی) هرچه خواستهاند کردند و دیگرشاهان هم نتوانستند کاری انجام دهند. یک سال پس از انعقاد عهدنامه ترکمن چای، هیات مختلطی از دو طرف که ماموران ایران میرزامسعود مستوفی و مسیو مهندس بارتلمی و میرزا احمد خان و مامورروس مسیو کونویل راسقامف برای تجدید قطعی و نصب علائم سرحدی در مرز تشکیل گردید و پروتکلی در این باب تهیه شد. به موجب این پروتکل خط مرزی ایران و روسیه درقسمت قفقاز، فصل چهارم عهد نامه ترکمن چای و پروتکل ۱۸۲۹ م میباشد. ولی چنانکه از گزارش رسمی و غیر رسمی ماموران سرحدی آن زمانه برمی آید، روسهای به مفاد عهد نامه و پروتکل عمل نکرده و در اغلب نقاط مرزی تجاوزهائی نموده، پاسگاههای خود را به داخل خاک ایران پیش آوردهاند و حتی اسامی بسیاری از نقاط مرزی را تغییر دادهاند. روی همین اصل روسها در سال ۱۸۹۶ م. هیاتی به مرز دشت مغان اعزام داشته و توسط مهندس خلمتسکی، نقشه و پروتکلی به میل خود از آن حدود تهیه نموده و در نظر داشتند آن را به دولت ایران تحمیل نمایند ولی دولت ایران رسماً از امضا ء آن خودداری کرد و موضوع معوق ماند. تا اینکه در سال ۱۳۰۴ شمسی. (۱۹۵۲ میلادی) به منظور پایان دادن به این اختلافات مرزی، کمیسیونی از صوی دولت ایران به مرزمغان اعزام شد، ولی این بار نیز میان ماموران دو طرف توافقی به عمل نیامد. تا اینکه بعدها مرزهای دو کشوربه حالت امروزی در آمد. در مرز مشترک دوکشور جمهوری آذربایجان و ایران در ناحیه مغان دونوع مرز قابل تشخیص است: مرز آبی و مرز خشکی. مرز آبی رود بزرگ ارس در مرز بین دوکشور جاری است. این رود به طول ۶۷ کیلومتر از اصلان دوز تا تازه کند مرز آبی مشترک را در شمال و غرب دشت مغان تشکیل میدهد. رود ارس قبل از عهد نامه ترکمن چای در محدوده خاک ایران قرارداشت ولی پس از عهد نامه مذکور به سال ۱۸۲۸ م. مطابق با ۱۲۴۳ هجری قمری رودخانه ارس مرز بین ایران و روسیه شناخته شد. بالهارود نیز که از کوههای آجارود سرچشمه میگیرد در مرز دو کشورجاری است و پس از طی مسافتی از خط مرزی گذشته و به دریاچه چاله محمود میریزد. این رودخانه فصلی است و در حد شرقی مغان از مغرب به شمال جریان دارد. طول این رودخانه ۸۰ کیلومتر است که قسمتی از آن مرز مشترک ایران و جمهوری آذربایجان را تشکیل میدهد. مرز خشکی: مرز خشکی ایران و جمهوری آذربایجان درناحیه شرق دشت مغان واقع شدهاست که از تازه کند مرزی تا بیله سوار مسافتی به طول ۴۹ کیلومتر را تشکیل میدهد. این مرز به موجب قرارداد ترکمان چای بوجود آمد که طی آن قسمت شرقی مغان در تصرف روسها و قسمت غربی آن در دست ایران است. مرزهای درونی: مرزهای درونی مغان از جنوب به شهرستان مشکین شهر و از مغرب به رودخانه قره سو و ارس باران محدود میشود از جمله مهمترین رویداد تاریخی در نیم قرن اخیر که مردم مغان در مرزهای شمالی و شرقی آن بودند یکی باز شدن مرزهای ایران و جمهوری آذربایجان درزمستان ۱۳۶۸ هجری شمسی که طی آن ساکنین هردو سوی مرز برای اولین بار توانستند بدون هیچ مانعی از مرز گذشته ووارد خاک یکدیگر شوند. دیگر رویداد مهم در منطقه هجوم پناهجویان آذری به خاک ایران که این امر در نتیجه حمله نیروهای متجاوز ارمنی به خاک جمهوری آذربایجان در جنوب قره باغ (سرحد شمالی ایران) صورت گرفت پناهجویان آذری پس از عبور از رود ارس که با همیاری مردم مغان همراه بود وارد خاک ایران میشدند، سپس از طریق خاک ایران (مغان) به مناطق امن در داخل خاک جمهوری آذربایجان انتقال داده میشدند. حدود ۵۳۰۰۰ پناهجوی آذری از آبانماه سال ۱۳۷۲ شمسی) در ۸ اردوگاه شهرهای ایمیشلی، بیله سوار، ساعتلی و صابر آباد جمهوری آذربایجان تحت پوشش هلال احمر جمهوری اسلامی ایران قرارگرفته از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران تمام مایحتاج آنها تهیه و در اختیارشان قرارداده شد. ویژگیهای توپوگرافی و ناهمواریها: دشت مغان سرزمینی هموارومسطح است که از آبروفتهای رودخانه ارس و شعبات آن بوجود آمدهاست، بغیر ازمرز مشترک مغان با مشکین شهر و جمهوری آذربایجان در منطقه جنوبی و جنوب شرقی گرمی که شکل کوهستانی دارد در بقیه نقاط آن عارضه مهمی به چشم نمیخورد. این منطقه در حوزه آبریز دریای خزر واقع شدهاست. دشت مغان دنباله جلگههای ساحلی غرب خزرمی باشد که ارتفاع متوسط آن در کرانههای رود ارس و بالهارود بین ۵۰ تا ۱۰۰ متر است و بتدریج به طرف جنوب با شیب کم به ارتفاع آن اضافه میشود. بنابر این ارتفاعات این منطقه منحصر به چند کوه زیر میباشد که در نواحی جنوبی دشت مغان قراردارند: کوههای خروسلو: این رشته کوه در جنوب دشت مغان قرارگرفتهاست. ارتفاعات خروسلو دشت مغان را از دو بخش انگوت و اوجارود جدامی سازد، معرفترین نقطه آن جهان خانملو نام دارد و ارتفاع آن به ۷۰۰ متر میرسد که ارتفاعات جنوبی دشت مغان را تشکیل میدهد ارتفاعات خروسلو مربوط به دوره میوسن تا عهد چهارم یا عهد حاضر است. کوههای صلوات: دنباله کوهستان طالش در شمال به توده کم ارتفاع و متوسطی میپیوندند که به کوههای صلوات داغ معروف هستند. حداکثر ارتفاع این کوهها به ۲۲۲۸ متر میرسد. جهت آن شمال شرقی – جنوب غربی که انتهای شمالی آن به دره ارس متهی میشود و دره ارس و رود مرزی ارس باران این کوههارا از کوههای قفقاز جدامی سازد. رشته صلوات در حقیقت حد فاصل بین رشته ارس باران و کوهستان طالش میباشد زیرا قبل از آنکه کوههای ارس باران به ارتفاعات طالش وصل شود گودال وسیعی در بین توده کوهستانی سبب جدائی کوهستانها شده و رشته ارسباران در شمال و توده سبلان در جنوب و ارتفاعات اوجارود در مشرق قرارگرفتهاند. رودخانه قره سونیز درقعراین فرورفتگی جریان پیدا کرده و آبهای کوهستانهای مسیر خود را از ساحل چپ و راست خود جذب کرده و رشته ارسباران را بطور عمودی بریده و به طرف ارس جریان پیدا کردهاست. این رودخانه در طرفین مجرای خود وضغ توپوگرافی متضادی را بوجود آورده که در مغرب ارتفاعات و عوارض نسبتاً شدید تر ولی درمشرق یک توده کم ارتفاع به نام صلوات داغ تشکیل دادهاست. درهای که در اثر این فرورفتگی به علت بهم پیوستن آبهای جاری از ارتفاعات ارس باران تشکیل شده، مسیری طبیعی برای شهرهای اردبیل و اهر بسوی دشت مغان و سواحل رود ارس، تشکیل دادهاست. رشته صلوات از سنگهای آتشفشانی و آذرین تخریبی آئوسن تشکیل شده وبه سمت شمال به سنگهای روسوبی همین دوره تبدیل میشود. سنگهای کرتاسه در طاقدیسها برون زدگی دارند و روند شرقی – غربی نشان میدهد که به سوی شرقی بتدریج به جنوب متمایل میشوند. این رشته کوه به طول ۴۶ کیلومتر مرز بین مغان و مشکین شهر را تشکیل داده و شامل کوههای صلوات، کلانتر و سامانلو داغ میباشد و بلندترین ارتفاع این کوهها ۲۰۵۰ متر است. کوه قلی تاش: در دهستان اوجارود (۱۲ کیلومتری جنوب غربی گرمی) در مرز ایران و جمهوری آذربایجان واقع شده و ارتفاع آن ۲۲۰۴ متراست. کوه دنگوز گدوک: این کوه در دهستان برزند واقع شده و بلندترین قله ارتفاعات صلوات است. ارتفاع آن ۲۰۵۰ متر و سرچشمه رود سمبورچای است کوه کلانتر: در دهستان انگوت واقع شده و جزو رشته کوه صلوات است. ارتفاع آن ۱۹۵۰ متر و یکی از سرچشمههای سمبورچای است.
زمین شناسی: در دشت مغان تراسهای چندی وجود دارد که حدود ۲۴ متر از سطح دریای آزاد و ۵۲ متر از سطح دریای خزرارتفاع دارند. دریای خزر دریاچه محدودی است که سطح آب آن درزمان گذشته بالاتر از زمان حال بودهاست. دکترحریریان در باره ژئو مرفولوژی و زمینشناسی نواحی پست ساحلی خزرچنین مینویسد : استپ ترکمنستان در شرق همانند استپ مغان در غرب از طبقات و لایههای متعلق به نئوژن و دوران چهارم تشکیل شدهاست. استپ ترکمنستان از جنوب به شمال ابتدا خصوصیات ساختمانی کپه داغ را گرفته و بعداً به هسته مقاوم فلات توران وصل میشود در حالی که استپ مغان یک ناحیه پست چالهای است که خصوصیات سنکلینال را داشته و از شمال وجنوب بوسیله کوههای مرتفعی احاطه شدهاست. تشکیلات دشت مغان و ارتفاعات خروسلو مربوط به دوره میوسن تا دوران چهارم بوده و از کرانه ارس به پائین به ترتیب زیر قراردارد: الف) تشکیلات رسوبی رودخانهای و بعد از آن روسوبات قدیمی اطراف رودخانه تا حدود اولین تراسها مرکب از مواد آهکی، سنگهای آهکی، دولومیتی، کونگولومرا و مواد رسوبی میباشد. ب) رسوبات دوران پلئیستوسن متشکل از خاکسترهای آتشفشانی، ماسه سنگ و تاحدودی شن، ماسه و کنگلومرا است. بعد از تشکیلات رودخانهای مزبور در قسمت وسیعی از جنوب شرقی مغان طبقاتی که متشکل از مواد حمل شده توسط باد است و ارتفاع آنها متجاوز از ۵۰ متر میباشد، قراردارد. ج) تشکیلات مربوط به دوران میو پلیوسن مرکب از مواد رسی و تودههای ژیپس نمکی دوره نئوژن در جنوب غربی اصلان دوز به چشم میخورد. تشکیلا ت مذکور در شوری خاکهای این ناحیه از دشت مغان تاثیرات نامطلوبی گذاشتهاست. در امتداد این قسمت به طرف شرق رسوبات کنگلومرائی مشاهده میشود. د) منطقه جنوبی مغان شامل گرمی و ارتفاعات خروسلو متعلق به دوره میوسن بوده و تشکیلات میوسن با مواد آتشفشانی قراجه داغ تقریباً بصورت خط مستقیمی ازشرق به غرب امتداد داشته و به جنوب خداآفرین در کرانه رودخانه ارس منتهی میشود.
جغرافیای زیستی: دشت مغان یکی از مهمترین مناطق زیست محیطی کشوراز لحاظ زمستان گذرانی گونههای نادر پرندگان کوچنده به شمارمی آید. براساس مطالعات بعمل آمده توسط گروه پرندهشناسی سازمان حفاظت محیط زیست کشور در تالابهای دشت مغان انواع پرندگان کوچنده آبزی همچون پلیکان خاکستری، اردک چشم طلائی، اردک تاج دار، مرکوس سفید، قوی گنگ، قوی فریاد کش، قوی کوچک، غاز خاکستری و بالکان کوچک مشاهده شدهاست. تا کنون تصور میشد که زیستگاه پلیکان خاکستری در ایران محله میانکاله مازندران و کنارههای خلیج فارس است. امااز این پرنده در دریاچه سد میل و مغان و اصلاندوز مشاهده شدهاست. تعدادپرندگان کوچنده آبزی در منطقه مغان عبارتند از : ۷ قطعه اردک چشم طلائی، َ۹ قطعه اردک تاج دار و کوچنده، ۴۰۰ قطعه غاز خاکستری، ۵ قطعه مرکوس سفید، ۱۵۰۰ قطعه انواع قو و ۵۵ قطعه بالکان کوچک. به گفته کارشناسان جمعیت بالکان کوچک در سطح جهان از ۵۰۰۰ قطعه تجاوز نمیکند و وجود ۵۵ قطعه از این پرنده در دریاچه سد اصلاندوز پدیدهای مهم و استثنائی در کشورما به شمارمی رود. حدود ۱۰ تا۸ هزارقطعه پرنده کوچنده زنگوله بارنیز در مغان مشاهده شدهاست. علاوه براین گونه هائی از پرندگان کوچنده کنار آبزی از قبیل سلیمها، آبچلیک، گیلان شا، حواسیل خاکستری، اقرت، خروس کولی، لک لک، طاوسک و انواع مرغابیها، سرسبز، خوتکا، سرحنائی، چنگر، نوک سرخ، کاکائی، اردک نوک پهن، آنقوت َ، طنجه، َغارو فلامینگو نیز از دیگر پرندگانی هستند که در دشت مغان زمستان خود را سپری میکنند. تنوع گونههای پرندگان کوچنده در تالابهای مغان این منطقه را به عنوان یکی از اصلیترین زیستگاههای پرندگان کوچنده در سطح کشورمطرح میکند. وجود گونههای بومی و مهاجرت پرندگان کوچنده به این منطقه باعث شده تا از دشت مغان به عنوان بهشت پرندگان کوچنده یاد شود. در زمان ایلات حیوانات نادری مانند آهو و گوزن و مارهای بزرگ و اژدرمارهای خطرناک و انواع پرندگان نادر دیده شدهاست و مارهای مغان شهرت خاصی در میان حیوانات زیست محیطی داشتهاست و در کتب مختلف از مغان به عنوان دشت مارستان یاد شدهاست. در گذشته نه چندان دور در تمام فصول در دشت مغان آهودیده میشد و در تابستان به اوج خود میرسید. در فصل زمستان به علت کوچ عشایر به دشت مغان گلههای آهو به طرف کوههای خرسلو حرکت میکردند و تعداد آهو به حدی زیاد بود که درزمستان عشایر مجبورمی شدند برای محافظت از مراتع تعدادی قرقچی با اسب به منظور جلوگیری از ورود آهوان به مراتع خود بگمارند. در سال ۱۳۲۷به علت بارش شدید برف و یخ بستن رودخانه ارس عشایر برای یافتن غذا به شکار آهو پرداختند و بدین ترتیب نسل این حیوان روبه انقراض گذاشت. پیشرفت تکنولوژی و عمران وآبادانی منتطقه انقراض نسل این حیوانات را سرعت بخشید. رودخانه ارس و دره رود (قره سو) محل زیست انواع ماهیهاست و ماهیهای صید شده به مصرف اهالی محلی میرسد. پرورش ماهی در دریاچههای مصنوعی و حوضچههای مخصوص نیز در منطقه انجام میگیرد
(منبع:کتاب مغان نگین آذربایجان، جلد اول-جغرافیای شهرستانهای پارس آّباد، بیله سوار و گرمی- نویسنده:احد قاسمی)
ایل قره داغ چهارمین ایل کشور: در سال ۱۳۷۷ ایل قره داغ با جمعیت ۴۲ هزار و ۵۷۷ نفرچهارمین ایل کشور بعد از ایلات بختیاری، قشقایی و شاهسون از لحاظ جمعیتی قرار گرفت. مصطفی پاشاپور، مدیر کل اداره امور عشایر استان آذربایجان شرقی در گفتگو با امید گفت :طایفه چلپیانلو با ۳ هزارو ۶۹۲ خانوار بیش از ۵۱ درصد از خانوارهای ایل را به خود اختصاص دادهاست و طایفه داش گروس با ۱۱۵ خانوار تنها ۶/۱ درصد از خانوارها را دارا بودهاست. وی تصریح کرد : مقایسه تعداد خانوار عشایر ایل ارسباران -قره داغ در فاصله دو سرشماری سال ۶۶ و ۷۷ حاکی از افزایش ۲ هزارو ۵۵۷ خانوار در سال ۱۳۷۷ است. پاشاپور تشریح کرد : اولین سرشماری عشایر کو**** ایران در تیرماه ۱۳۶۶ انجام گرفت.در این سال جمعیت ایل قره داغ ۳۱ هزارو ۳۵۰ نفر در قالب ۴ هزارو ۶۷۶ خانوار ثبت گردید. مدیر کل اداره امور عشایر استان آذربایجان شرقی ایل قره داغ را ۳/۲ درصد از خانوارها و ۷/۲ درصد از جمعیت عشایری کشور اعلام کرد. پاشاپور اظهار داشت :بر اساس نتایج دومین سرشماری عشایر کوچنده در سال ۱۳۷۷ تعداد جمعیت عشایر ایل قره داغ با افزایش ۱۱ هزار و ۲۲۷ نفر نسبت به جمعیت سال ۱۳۶۶ به ۴۲ هزارو ۵۷۷ نفر رسید و تعداد عشایر ایل قره داغ نیز با ۲ هزارو ۵۵۷ خانوار افزایش به ۷ هزارو ۲۳۲ خانوار افزایش یافت که ۶/۳ درصد از خانوارها و ۳/۳ درصد جمعیت کوچنده کشور را حائز گردید. وی خاطرنشان کرد :این افزایش جمعیت علاوه بر رشد طبیعی جمعیت معادل ۹/۱ درصد در سال عمدتا ناشی از کم شماری جمعیت عشایر در سرشماری سال ۱۳۶۶ بود که به دلایلی چند از جمله نبود راههای عشایری سرشماری ممکن نگردید.
زمین شناسی: در دشت مغان تراسهای چندی وجود دارد که حدود ۲۴ متر از سطح دریای آزاد و ۵۲ متر از سطح دریای خزرارتفاع دارند. دریای خزر دریاچه محدودی است که سطح آب آن درزمان گذشته بالاتر از زمان حال بودهاست. دکترحریریان در باره ژئو مرفولوژی و زمینشناسی نواحی پست ساحلی خزرچنین مینویسد : استپ ترکمنستان در شرق همانند استپ مغان در غرب از طبقات و لایههای متعلق به نئوژن و دوران چهارم تشکیل شدهاست. استپ ترکمنستان از جنوب به شمال ابتدا خصوصیات ساختمانی کپه داغ را گرفته و بعداً به هسته مقاوم فلات توران وصل میشود در حالی که استپ مغان یک ناحیه پست چالهای است که خصوصیات سنکلینال را داشته و از شمال وجنوب بوسیله کوههای مرتفعی احاطه شدهاست. تشکیلات دشت مغان و ارتفاعات خروسلو مربوط به دوره میوسن تا دوران چهارم بوده و از کرانه ارس به پائین به ترتیب زیر قراردارد: الف) تشکیلات رسوبی رودخانهای و بعد از آن روسوبات قدیمی اطراف رودخانه تا حدود اولین تراسها مرکب از مواد آهکی، سنگهای آهکی، دولومیتی، کونگولومرا و مواد رسوبی میباشد. ب) رسوبات دوران پلئیستوسن متشکل از خاکسترهای آتشفشانی، ماسه سنگ و تاحدودی شن، ماسه و کنگلومرا است. بعد از تشکیلات رودخانهای مزبور در قسمت وسیعی از جنوب شرقی مغان طبقاتی که متشکل از مواد حمل شده توسط باد است و ارتفاع آنها متجاوز از ۵۰ متر میباشد، قراردارد. ج) تشکیلات مربوط به دوران میو پلیوسن مرکب از مواد رسی و تودههای ژیپس نمکی دوره نئوژن در جنوب غربی اصلان دوز به چشم میخورد. تشکیلا ت مذکور در شوری خاکهای این ناحیه از دشت مغان تاثیرات نامطلوبی گذاشتهاست. در امتداد این قسمت به طرف شرق رسوبات کنگلومرائی مشاهده میشود. د) منطقه جنوبی مغان شامل گرمی و ارتفاعات خروسلو متعلق به دوره میوسن بوده و تشکیلات میوسن با مواد آتشفشانی قراجه داغ تقریباً بصورت خط مستقیمی ازشرق به غرب امتداد داشته و به جنوب خداآفرین در کرانه رودخانه ارس منتهی میشود.
جغرافیای زیستی: دشت مغان یکی از مهمترین مناطق زیست محیطی کشوراز لحاظ زمستان گذرانی گونههای نادر پرندگان کوچنده به شمارمی آید. براساس مطالعات بعمل آمده توسط گروه پرندهشناسی سازمان حفاظت محیط زیست کشور در تالابهای دشت مغان انواع پرندگان کوچنده آبزی همچون پلیکان خاکستری، اردک چشم طلائی، اردک تاج دار، مرکوس سفید، قوی گنگ، قوی فریاد کش، قوی کوچک، غاز خاکستری و بالکان کوچک مشاهده شدهاست. تا کنون تصور میشد که زیستگاه پلیکان خاکستری در ایران محله میانکاله مازندران و کنارههای خلیج فارس است. امااز این پرنده در دریاچه سد میل و مغان و اصلاندوز مشاهده شدهاست. تعدادپرندگان کوچنده آبزی در منطقه مغان عبارتند از : ۷ قطعه اردک چشم طلائی، َ۹ قطعه اردک تاج دار و کوچنده، ۴۰۰ قطعه غاز خاکستری، ۵ قطعه مرکوس سفید، ۱۵۰۰ قطعه انواع قو و ۵۵ قطعه بالکان کوچک. به گفته کارشناسان جمعیت بالکان کوچک در سطح جهان از ۵۰۰۰ قطعه تجاوز نمیکند و وجود ۵۵ قطعه از این پرنده در دریاچه سد اصلاندوز پدیدهای مهم و استثنائی در کشورما به شمارمی رود. حدود ۱۰ تا۸ هزارقطعه پرنده کوچنده زنگوله بارنیز در مغان مشاهده شدهاست. علاوه براین گونه هائی از پرندگان کوچنده کنار آبزی از قبیل سلیمها، آبچلیک، گیلان شا، حواسیل خاکستری، اقرت، خروس کولی، لک لک، طاوسک و انواع مرغابیها، سرسبز، خوتکا، سرحنائی، چنگر، نوک سرخ، کاکائی، اردک نوک پهن، آنقوت َ، طنجه، َغارو فلامینگو نیز از دیگر پرندگانی هستند که در دشت مغان زمستان خود را سپری میکنند. تنوع گونههای پرندگان کوچنده در تالابهای مغان این منطقه را به عنوان یکی از اصلیترین زیستگاههای پرندگان کوچنده در سطح کشورمطرح میکند. وجود گونههای بومی و مهاجرت پرندگان کوچنده به این منطقه باعث شده تا از دشت مغان به عنوان بهشت پرندگان کوچنده یاد شود. در زمان ایلات حیوانات نادری مانند آهو و گوزن و مارهای بزرگ و اژدرمارهای خطرناک و انواع پرندگان نادر دیده شدهاست و مارهای مغان شهرت خاصی در میان حیوانات زیست محیطی داشتهاست و در کتب مختلف از مغان به عنوان دشت مارستان یاد شدهاست. در گذشته نه چندان دور در تمام فصول در دشت مغان آهودیده میشد و در تابستان به اوج خود میرسید. در فصل زمستان به علت کوچ عشایر به دشت مغان گلههای آهو به طرف کوههای خرسلو حرکت میکردند و تعداد آهو به حدی زیاد بود که درزمستان عشایر مجبورمی شدند برای محافظت از مراتع تعدادی قرقچی با اسب به منظور جلوگیری از ورود آهوان به مراتع خود بگمارند. در سال ۱۳۲۷به علت بارش شدید برف و یخ بستن رودخانه ارس عشایر برای یافتن غذا به شکار آهو پرداختند و بدین ترتیب نسل این حیوان روبه انقراض گذاشت. پیشرفت تکنولوژی و عمران وآبادانی منتطقه انقراض نسل این حیوانات را سرعت بخشید. رودخانه ارس و دره رود (قره سو) محل زیست انواع ماهیهاست و ماهیهای صید شده به مصرف اهالی محلی میرسد. پرورش ماهی در دریاچههای مصنوعی و حوضچههای مخصوص نیز در منطقه انجام میگیرد
(منبع:کتاب مغان نگین آذربایجان، جلد اول-جغرافیای شهرستانهای پارس آّباد، بیله سوار و گرمی- نویسنده:احد قاسمی)
ایل قره داغ چهارمین ایل کشور: در سال ۱۳۷۷ ایل قره داغ با جمعیت ۴۲ هزار و ۵۷۷ نفرچهارمین ایل کشور بعد از ایلات بختیاری، قشقایی و شاهسون از لحاظ جمعیتی قرار گرفت. مصطفی پاشاپور، مدیر کل اداره امور عشایر استان آذربایجان شرقی در گفتگو با امید گفت :طایفه چلپیانلو با ۳ هزارو ۶۹۲ خانوار بیش از ۵۱ درصد از خانوارهای ایل را به خود اختصاص دادهاست و طایفه داش گروس با ۱۱۵ خانوار تنها ۶/۱ درصد از خانوارها را دارا بودهاست. وی تصریح کرد : مقایسه تعداد خانوار عشایر ایل ارسباران -قره داغ در فاصله دو سرشماری سال ۶۶ و ۷۷ حاکی از افزایش ۲ هزارو ۵۵۷ خانوار در سال ۱۳۷۷ است. پاشاپور تشریح کرد : اولین سرشماری عشایر کو**** ایران در تیرماه ۱۳۶۶ انجام گرفت.در این سال جمعیت ایل قره داغ ۳۱ هزارو ۳۵۰ نفر در قالب ۴ هزارو ۶۷۶ خانوار ثبت گردید. مدیر کل اداره امور عشایر استان آذربایجان شرقی ایل قره داغ را ۳/۲ درصد از خانوارها و ۷/۲ درصد از جمعیت عشایری کشور اعلام کرد. پاشاپور اظهار داشت :بر اساس نتایج دومین سرشماری عشایر کوچنده در سال ۱۳۷۷ تعداد جمعیت عشایر ایل قره داغ با افزایش ۱۱ هزار و ۲۲۷ نفر نسبت به جمعیت سال ۱۳۶۶ به ۴۲ هزارو ۵۷۷ نفر رسید و تعداد عشایر ایل قره داغ نیز با ۲ هزارو ۵۵۷ خانوار افزایش به ۷ هزارو ۲۳۲ خانوار افزایش یافت که ۶/۳ درصد از خانوارها و ۳/۳ درصد جمعیت کوچنده کشور را حائز گردید. وی خاطرنشان کرد :این افزایش جمعیت علاوه بر رشد طبیعی جمعیت معادل ۹/۱ درصد در سال عمدتا ناشی از کم شماری جمعیت عشایر در سرشماری سال ۱۳۶۶ بود که به دلایلی چند از جمله نبود راههای عشایری سرشماری ممکن نگردید.