*WIZARD*
27th July 2011, 05:52 AM
تا به حال توجه كرده ايد كه ايميل ممكن است شخصيت شما را نشان دهد و از روي محتواي ايميملتان مخاطب تشخيص دهد كه شما به زندگي دلسرد هستيد.
به گزارش رجانیوز به نقل از تهران امروز، فرانك مكآندرو، يكي از محققين كالج ناكس در گالسبرگ اعتقاد دارد كه خيلي از افرادي را كه ما به آنها ايميل ميدهيم، شايد هرگز نديده باشيم يا صدايشان را نشنيده باشيم.
اگر نسبت به قضاوتهايي كه از روي ايميل ما يا محتويات آن ميشود، آشنا باشيم، ارتباط صحيحتري ميتوان برقرار كرد و از سوي ديگر درك بهتري از پاسخهايي كه به ما ميدهند پيدا خواهيم كرد.
مك آندرو و همكارانش از 166 دانشجوي كارشناسي در خواست كردند تا با دقت به دستور زبان و شكل ايميلها توجه كنند. از شركتكنندهها خواستند تا درجه عاطفي ايميل را تشخيص دهند و رابطه نويسنده و مخاطب و همچنين جنس نويسنده را مشخص كنند.
آن دسته از نويسندگاني كه ايميلهايشان، غلط بيشتري دارد، افراد دلسردي به نظر ميآيند. نامههايي كه با سوم شخص نوشته ميشود (مثلا «گروه تصميم گرفته است...» به جاي اينكه بگويد «ما تصميم گرفتهايم...») به نظر رسميتر ميآيند و نشاندهنده مقام بالاتر نويسنده است. عوامل بسياري در انتقال احساس و لحن نويسنده به مخاطب تاثيرگذار است. استفاده از سومشخص به همراه تعداد بالاي علامت سوال ميتواند نشاندهنده خشم نويسنده باشد. نويسندگاني كه از علامتگذاري و علامت تعجب زياد استفاده ميكنند روحيه زنانه و شادتري دارند.
به عقيده مك آندرو، علامتگذاري لحن ايميل را نشان ميدهد.اينكه از اول شخص استفاده كنيم يا سوم شخص، مطلب را تاثيرگذارتر ميكند.
آيا واقعا تفاوتي بين نوشتن ايميل با چت كردن يا نوشتن نامه وجود دارد؟ مك آندرواعتقاد دارد: آنچه كه ما در ايميل پاسخ ميدهيم دقيقا مانند هر گفتمان نوشتاري ديگري است. فقط زماني كه نويسنده به ايميل سريع جواب ميدهد با زماني كه او با دقت و حوصله يك نامه دستنوشته را مينويسد،تفاوت وجود دارد. البته نه از نظر محتوا بلكه از اين نظر كه درانتخاب لحن و سبك دقت بيشتري به خرج ميدهد.
به عقيده مك آندرو از آنجايي كه شركتكنندگان دانشجوي كارشناسي بودند و به ناچار از ايميل، چت و شبكهها استفاده ميكنند، ممكن است اين امر كمي بر نتايج تحقيق تاثير گذاشته باشد.
به گزارش رجانیوز به نقل از تهران امروز، فرانك مكآندرو، يكي از محققين كالج ناكس در گالسبرگ اعتقاد دارد كه خيلي از افرادي را كه ما به آنها ايميل ميدهيم، شايد هرگز نديده باشيم يا صدايشان را نشنيده باشيم.
اگر نسبت به قضاوتهايي كه از روي ايميل ما يا محتويات آن ميشود، آشنا باشيم، ارتباط صحيحتري ميتوان برقرار كرد و از سوي ديگر درك بهتري از پاسخهايي كه به ما ميدهند پيدا خواهيم كرد.
مك آندرو و همكارانش از 166 دانشجوي كارشناسي در خواست كردند تا با دقت به دستور زبان و شكل ايميلها توجه كنند. از شركتكنندهها خواستند تا درجه عاطفي ايميل را تشخيص دهند و رابطه نويسنده و مخاطب و همچنين جنس نويسنده را مشخص كنند.
آن دسته از نويسندگاني كه ايميلهايشان، غلط بيشتري دارد، افراد دلسردي به نظر ميآيند. نامههايي كه با سوم شخص نوشته ميشود (مثلا «گروه تصميم گرفته است...» به جاي اينكه بگويد «ما تصميم گرفتهايم...») به نظر رسميتر ميآيند و نشاندهنده مقام بالاتر نويسنده است. عوامل بسياري در انتقال احساس و لحن نويسنده به مخاطب تاثيرگذار است. استفاده از سومشخص به همراه تعداد بالاي علامت سوال ميتواند نشاندهنده خشم نويسنده باشد. نويسندگاني كه از علامتگذاري و علامت تعجب زياد استفاده ميكنند روحيه زنانه و شادتري دارند.
به عقيده مك آندرو، علامتگذاري لحن ايميل را نشان ميدهد.اينكه از اول شخص استفاده كنيم يا سوم شخص، مطلب را تاثيرگذارتر ميكند.
آيا واقعا تفاوتي بين نوشتن ايميل با چت كردن يا نوشتن نامه وجود دارد؟ مك آندرواعتقاد دارد: آنچه كه ما در ايميل پاسخ ميدهيم دقيقا مانند هر گفتمان نوشتاري ديگري است. فقط زماني كه نويسنده به ايميل سريع جواب ميدهد با زماني كه او با دقت و حوصله يك نامه دستنوشته را مينويسد،تفاوت وجود دارد. البته نه از نظر محتوا بلكه از اين نظر كه درانتخاب لحن و سبك دقت بيشتري به خرج ميدهد.
به عقيده مك آندرو از آنجايي كه شركتكنندگان دانشجوي كارشناسي بودند و به ناچار از ايميل، چت و شبكهها استفاده ميكنند، ممكن است اين امر كمي بر نتايج تحقيق تاثير گذاشته باشد.