Number One
26th July 2011, 09:49 PM
از آنجا که هر وقت بحث اجرای قانون برای مبارزه با مظاهر بی عفتی و بدحجابی مطرح میشود همه تازه یاد کار فرهنگی میافتند، ما هم تازه یاد کار فرهنگی افتاده و برای رفع یک معضل حسابی چند راه حل فرهنگی حسابی به نظرمان رسیده است. معضل هم همان معضل مانکنهای محترم و محترمه است که خیلی از دوستان تاکید دارند برای رفع بی حجابی آنها باید کار فرهنگی انجام داد و به هیچ وجه نباید به اجرای قانون در برخورد با استفاده کنندگان از این مانکنها یا جمع آوری آنها پرداخت. اما راه حلهای کاملا فرهنگی ما از این قرار است:
مطالعه جزوه های فرهنگی
از آنجا که باید روی مانکنها کار فرهنگی انجام داد تا حجابشان را رعایت کنند و با لباسهای ناهنجار در ویترینها قرار نگیرند پیشنهاد میشود این کار را به صورت ریشهای انجام دهیم. برای این منظور هم می توان جزوههایی در رابطه با ضرورت حجاب را به آنها داد تا مطالعه کنند. از آنجا که آنها توانایی نگه داشتن جزوهها جلوی چشم خود را ندارند فروشندگان باید جزوهها را جلوی مانکنها گرفته و ورق بزنند. از آنجا که مانکنها توانایی خواندن ندارند، فروشندگان باید آنها را بخوانند. از آنجا که مانکنها توانایی شنیدن ندارند، فروشندگان باید بجای آنها بشنوند. از آنجایی که مانکنها نمیتوانند بفهمند، فروشندگان باید آنها را بفهمند. از آنجا که مانکنها نمی توانند به جزوه ها عمل کنند، فروشندهها باید به آن عمل کنند و خوب مشخص است که چون فروشندهها نمیتوانند عمل کنند و با آنها هم که عمرا نمیتوان برخورد کرد، این روش کلاً اجرا شدنی نیست و باید بیخیالش شویم. ببخشید که وقتتان را گرفتم.
به قبل از تولید فکر کنید
می گویند آدمیزاد را تا وقتی شکل پذیر است و قالبش سفت نشده باید تربیت کرد چه رسد به مانکنهای بیچاره که اصولا از همان اول در قالب ریخته میشوند و اصلا اگر خوب قالب نگیرند جنس نامرغوب شناخته می شوند. پس می بینید که باید قبل از قالب پیدا کردن آنها برای تربیتشان کاری کرد. بنابراین پیشنهاد میشود در کنار معادن آهن و سایر فلزات که مانکنها را از آن میسازند هر روز سخنرانی در مورد لزوم رعایت عفت عمومی برگزار شود. اینگونه مواد اولیه مانکنها به لزوم عفاف و حجاب آگاه شده و دیگر لازم نیست خدای نکرده ما بازرس بفرستیم و مانکن های بیچاره را جمع کنیم یا به فروشنده ها تذکر دهیم.
مردم را کنترل کنید
اصلا این چه معنی دارد که به مانکن ها گیر بدهیم. مگر اینهمه آدم بدحجاب که هر روز می آیند تو خیابان کسی به آنها گیر می دهد؟ تازه هر کس هم که به آنها گیر میدهد با چاقو و قمه میزنند درب و داغانش می کنند. حالا چون مانکنهای زبان بسته نمیتوانند از خودشان دفاع کنند یا چاقو قمه بکشند باید به آنها گیر داد؟ این درست است؟ بنابراین به نظر میآید بهتر است که اصولا به جای گیر دادن به مانکنها به مردم گیر بدهیم که چشمشان را درویش کنند و مانکنها را نبینند. البته این مسئله کمی با فلسفه وجودی مانکنها در ویترین تعارض دارد که آن هم خیلی مهم نیست!
بازار را مردانه زنانه کنید
این روش هم در راستای روش قبل است که باید بجای گیر دادن به مانکنها و برنامه ریزی کردن برای آنها، روشهای فرهنگی خود را بر روی مردم متمرکز کنیم. در این جهت پیشنهاد میشود این فرهنگ را بین مردم جا بیاندازیم که به صورت صبحها مردانه و عصرها زنانه(یا برعکس) از بازارها استفاده کنند. در این صورت لااقل در یک وعده نگران این نیستیم که مانکن ها لباس اندرونی را پوشیدهاند و یا وضعیت حجابشان چطور است. ضمنا یادتان نرود که در این روش اصولا ورود کودکان زیر 23 سال به بازارها ممنوع است. حواستان هم باشد که بعضیها این خبر را نشنوند که زیرآبش را میزنند؛ آخر آنها اصولا با تفکیک جنسیتی که از جمله کارهای سطحی و غیر کارشناسانه است مخالفند!
زائران را هلیبرد کنید
این پیشنهاد آخری را هم مخصوص شهرری نوشتیم که برای خودش کلی قبله تهران است. از آنجا که معضل مانکنهای سوسولی و فروشنده های گوگولی در اطراف حرم نیز مشاهده میشود و زائران در ابتدای بازارها که در مسیر حرمند باید برای فرزندان خود چشمبند تهیه کنند، پیشنهاد می شود زائران را به صورت هلیبرد و با چرخبال به حرم ببریم تا چشمشان به مانکنها نیفتد و حال معنوی شان خراب نگردد و بد آموزی نشوند. آخر فروشندهها چه گناهی کردهاند که در کنار حرم مغازه دارند؛ آیا به این جرم باید کسی را مجبور کرد که حیا و عفت مانکنهایش را رعایت کند؟ وا چه حرفها!
http://nishkhand.blogfa.com/post-109.aspx
مطالعه جزوه های فرهنگی
از آنجا که باید روی مانکنها کار فرهنگی انجام داد تا حجابشان را رعایت کنند و با لباسهای ناهنجار در ویترینها قرار نگیرند پیشنهاد میشود این کار را به صورت ریشهای انجام دهیم. برای این منظور هم می توان جزوههایی در رابطه با ضرورت حجاب را به آنها داد تا مطالعه کنند. از آنجا که آنها توانایی نگه داشتن جزوهها جلوی چشم خود را ندارند فروشندگان باید جزوهها را جلوی مانکنها گرفته و ورق بزنند. از آنجا که مانکنها توانایی خواندن ندارند، فروشندگان باید آنها را بخوانند. از آنجا که مانکنها توانایی شنیدن ندارند، فروشندگان باید بجای آنها بشنوند. از آنجایی که مانکنها نمیتوانند بفهمند، فروشندگان باید آنها را بفهمند. از آنجا که مانکنها نمی توانند به جزوه ها عمل کنند، فروشندهها باید به آن عمل کنند و خوب مشخص است که چون فروشندهها نمیتوانند عمل کنند و با آنها هم که عمرا نمیتوان برخورد کرد، این روش کلاً اجرا شدنی نیست و باید بیخیالش شویم. ببخشید که وقتتان را گرفتم.
به قبل از تولید فکر کنید
می گویند آدمیزاد را تا وقتی شکل پذیر است و قالبش سفت نشده باید تربیت کرد چه رسد به مانکنهای بیچاره که اصولا از همان اول در قالب ریخته میشوند و اصلا اگر خوب قالب نگیرند جنس نامرغوب شناخته می شوند. پس می بینید که باید قبل از قالب پیدا کردن آنها برای تربیتشان کاری کرد. بنابراین پیشنهاد میشود در کنار معادن آهن و سایر فلزات که مانکنها را از آن میسازند هر روز سخنرانی در مورد لزوم رعایت عفت عمومی برگزار شود. اینگونه مواد اولیه مانکنها به لزوم عفاف و حجاب آگاه شده و دیگر لازم نیست خدای نکرده ما بازرس بفرستیم و مانکن های بیچاره را جمع کنیم یا به فروشنده ها تذکر دهیم.
مردم را کنترل کنید
اصلا این چه معنی دارد که به مانکن ها گیر بدهیم. مگر اینهمه آدم بدحجاب که هر روز می آیند تو خیابان کسی به آنها گیر می دهد؟ تازه هر کس هم که به آنها گیر میدهد با چاقو و قمه میزنند درب و داغانش می کنند. حالا چون مانکنهای زبان بسته نمیتوانند از خودشان دفاع کنند یا چاقو قمه بکشند باید به آنها گیر داد؟ این درست است؟ بنابراین به نظر میآید بهتر است که اصولا به جای گیر دادن به مانکنها به مردم گیر بدهیم که چشمشان را درویش کنند و مانکنها را نبینند. البته این مسئله کمی با فلسفه وجودی مانکنها در ویترین تعارض دارد که آن هم خیلی مهم نیست!
بازار را مردانه زنانه کنید
این روش هم در راستای روش قبل است که باید بجای گیر دادن به مانکنها و برنامه ریزی کردن برای آنها، روشهای فرهنگی خود را بر روی مردم متمرکز کنیم. در این جهت پیشنهاد میشود این فرهنگ را بین مردم جا بیاندازیم که به صورت صبحها مردانه و عصرها زنانه(یا برعکس) از بازارها استفاده کنند. در این صورت لااقل در یک وعده نگران این نیستیم که مانکن ها لباس اندرونی را پوشیدهاند و یا وضعیت حجابشان چطور است. ضمنا یادتان نرود که در این روش اصولا ورود کودکان زیر 23 سال به بازارها ممنوع است. حواستان هم باشد که بعضیها این خبر را نشنوند که زیرآبش را میزنند؛ آخر آنها اصولا با تفکیک جنسیتی که از جمله کارهای سطحی و غیر کارشناسانه است مخالفند!
زائران را هلیبرد کنید
این پیشنهاد آخری را هم مخصوص شهرری نوشتیم که برای خودش کلی قبله تهران است. از آنجا که معضل مانکنهای سوسولی و فروشنده های گوگولی در اطراف حرم نیز مشاهده میشود و زائران در ابتدای بازارها که در مسیر حرمند باید برای فرزندان خود چشمبند تهیه کنند، پیشنهاد می شود زائران را به صورت هلیبرد و با چرخبال به حرم ببریم تا چشمشان به مانکنها نیفتد و حال معنوی شان خراب نگردد و بد آموزی نشوند. آخر فروشندهها چه گناهی کردهاند که در کنار حرم مغازه دارند؛ آیا به این جرم باید کسی را مجبور کرد که حیا و عفت مانکنهایش را رعایت کند؟ وا چه حرفها!
http://nishkhand.blogfa.com/post-109.aspx