از هراس های زندگی به دنیای توهمات پناه نبریم


نخبگان جوان 22 دی 1393 دقیقه مطالعه
از هراس های زندگی به دنیای توهمات پناه نبریم

بازدیدها: 1

واقعيت مجازي به گونه‌اي قابل‌توجه سبب تغيير و تحول دنياي سينما و بازي‌هاي کامپيوتري شده است و مي‌شود اما عده‌اي آينده‌اي به مراتب بزرگ‌تر و روشن‌تر براي اين تکنولوژي رو به ‌رشد مي‌بينند. مثلا فراهم آوردن زندگي بهتر براي جوامع فقيرتر و در حال توسعه يکي از جنبه‌هاي مهم واقعيت مجازي است. پالمر لاکي، مدير شرکت اوکولوس ريفت که در زمينه توسعه واقعيت مجازي فعاليت مي‌کند، به همراه همکارانش حتي از لزوم اخلاقي پژوهش درباره اين تکنولوژي و توسعه آن صحبت مي‌کنند. او مي‌گويد: «همه به دنبال زندگي شاد و بهتر هستند اما فراهم آوردن همه‌ چيز براي همه به گونه‌اي که رضايت همگان جلب شود تقريبا محال است. واقعيت مجازي مي‌تواند به ميلياردها نفر نسخه مجازي آنچه را فقط افراد ثروتمند به آن‌ها دسترسي دارند ارائه کند؛ قدم زدن در موزه لوور، دريانوردي در ساحل شني کاليفرنيا و دراز کشيدن بر پهنه علفزاري سبز و چشم دوختن به آسماني آبي دور از تمام آلودگي‌ها. با واقعيت مجازي همه اين‌ها در دسترس همگان خواهد بود.» کاکمک، مهندس گرافيک سه‌بعدي، در حدود دو دهه است که مشغول تحقيق روي اين تکنولوژي است. او مي‌گويد تنها در يکي دو سال اخير هزينه تهيه هدست واقعيت مجازي به گونه‌اي تعديل شده که براي همگان قابل تهيه شده است و قيمتي در حدود قيمت يک تلفن هوشمند ارزان دارد. در واقع هدست واقعيت مجازي از وسايلي است که همه در هر جاي دنيا مي‌توانند آن را تهيه کنند و اين يعني امکان تجربه تمام چيزهايي که تا پيش از اين تنها افراد خاصي امکان دستيابي به آن‌ها را داشتند.

ماشين تجربه

مفهوم واقعيت مجازي يعني سوار شدن بر اسب خيال بدون درک تفاوت واقعيت و روياپردازي و توجه به آن. اين تعريفي است که رابرت نوزيک در سال 1974، نزديک به سه دهه پيش، درباره امکان خلق مجازي واقعيت‌ها مطرح کرده. او در نوشتار خود ادامه مي‌دهد تصور کنيد ماشين تجربه‌اي اختراع شود که شما را قادر به آزمودن هر آنچه ميل داريد، کند؛ تجربه نوشتن يا خواندن يک کتاب جديد و جالب يا يافتن دستي جديد و همه اين موارد در حالي رخ مي‌دهد که مجموعه‌اي از الکترودها به سرتان وصل است و در محفظه تانک آزمايشي غوطه‌وريد. آيا کسي حاضر است اين‌گونه تجربيات زندگي را بيازمايد؟ پاسخ نوزيک منفي است. برخلاف آنچه سه دهه پيش توسط اين فيلسوف مطرح شده، معتبرترين و پرآوازه‌ترين شرکت‌هاي پيشرو در فناوري‌هاي ديجيتالي مانند فيس‌بوک، سوني و گوگل ميلياردها دلار براي پژوهش روي ماشين تجربه يا همان واقعيت مجازي و توسعه آن سرمايه‌گذاري کرده‌اند. بر اساس مدارک بسيار زياد مي‌توانيم مطمئن باشيم که طرفداران تجربه، آن هم به صورت مجازي، کم نيستند. در کشور چين و شهر پکن که آسمانش را همواره مه غليظي از دود و آلودگي فراگرفته است تعداد بيشماري از افراد در دنياي سه‌بعدي بازي‌هاي کامپيوتري گم مي‌شوند و براي ساعت‌ها در گيم‌نت يا با کمک انواع اپ‌ها به صورت آنلاين روي تلفن همراه بازي مي‌کنند. چنين پديده‌اي در نيويورک، پاريس، لندن و… هم ديده مي‌شود؛ يعني همين غرق شدن در دنيايي مجازي مانند آنچه در بازي‌هاي پرطرفداري مثل World of Warcraft و Fantasy Westward Journey ارائه
مي‌شود. در کشور ما هم موارد اين‌چنيني يافت مي‌شود؛ حتما درباره علاقه فراوان ايراني‌ها به بازي clash of clans شنيده‌ايد. همه اين موارد نشان‌دهنده چيزي است که پژوهشگران واقعيت مجازي به آن معتقدند؛ تفاوت معناداري بين آزمودن يک مفهوم به صورت واقعيت و نوع مجازي آن وجود ندارد. اين را فيليپ روزدال مي‌گويد؛ از مديران Second Life يا زندگي ديگر (يک جهان اينترنتي خيالي که در آن کاربران کامپيوتر مي‌توانند يک «خودِ دوم» بسازند و زندگي ديگري را تجربه کنند). او مشغول طراحي پروژه مشابه ديگري است به نام High Fidelity يعني دنيايي موازي ولي مجازي (Metaverse). با وجود مشکلات در دنياي واقعي (اقتصادي، آلودگي محيط زيست، تفاوت طبقاتي و…) ساختن دنياهايي موازي و مجازي مي‌تواند پنجره‌اي براي فرار هر چند محدود به دنيايي بهتر باشد. البته اين ديدگاه منتقداني هم دارد.

اتان سوکرمن، مدير مرکز رسانه‌هاي دانشگاه ام‌آي‌تي، معتقد است ايده کمرنگ‌تر کردن مشکلات اقتصادي جوامع فقير دنيا به وسيله بخشش نان يا نمايش‌هاي سيرک مجازي براي آن‌ها توهم‌گونه و غيراخلاقي است. همچنين ژارون لانير، پژوهشگر شرکت مايکروسافت، مي‌گويد من ترجيح مي‌دهم در جامعه‌اي با سطح و کيفيت زندگي بالا زندگي کنم تا اين‌‌که در ماتريکسي از دنيايي خيالي. البته چنين بدبيني‌هايي در دنياي ديجيتال کمياب است. نظريه کلي بر اين پايه استوار است که واقعيت مجازي به‌زودي قسمتي از زندگي ميلياردها نفر ساکنين زمين خواهد شد و کاربردهاي چنين فناوري بسيار عميق خواهد بود و هنوز نمي‌توان با اطمينان نظر داد که واقعيت مجازي چگونه بر زندگي و جوامع و برهمکنش آن‌ها تاثير خواهد گذاشت.

زندگي دوباره ثانويه

به هر روي هراس‌هايي از زندگي در دنيايي مجازي وجود دارد. داده‌هاي Second Life نشان مي‌دهند که بسياري از کاربران توجه کمتري به زندگي آولاين خود دارند تا آنچه به صورت مجازي تجربه مي‌کنند. بخش قابل‌توجهي از اين کاربران روزانه شش ساعت را در محيط مجازي زندگي ديگر خود مي‌گذرانند. مطالعه‌اي ديگر در همين رابطه نشان مي‌دهد افراد در زندگي مجازي خود احساس خوشبختي بيشتري مي‌يابند تا در زندگي واقعي‌شان. اگر يک شبکه اينترنتي بتواند چنين اثر عميقي بگذارد آن‌گاه زماني که همه در واقعيت مجازي غرق شوند چه رخ خواهد داد؟ تصور دنيايي که در آن به جاي حل مشکلات به دنيايي از توهمات پناه مي‌بريم، دشوار نيست. زماني که يک دنياي موازي مجازي کامل وجود داشته باشد ديگر نيازي به تغييرات در زندگي واقعي نيست. البته اين بحث‌ها دو دهه است که مطرح مي‌شوند و گاهي شکلي اغراق‌آميز به خود مي‌گيرند. اگر کسي در زندگي تنها يک هدف داشته باشد و آن هم به عنوان مثال خواندن تعداد بسيار زيادي کتاب باشد، هديه يک کتابخانه بزرگ به او خيانت محسوب نمي‌شود. اگر ما در دنياي مجازي خوشحال و خوشبخت باشيم اثرات اين شادي به دنياي واقعي ما هم منتقل خواهد شد و کيفيت زندگي واقعي ما هم ارتقا مي‌يابد. 

سایت علمی نخبگان جوان

برچسب‌ها :